شنبه, 15 آذر,1404

بغض و افتخار

تاریخ ارسال : شنبه, 15 آذر,1404 نویسنده : فرزاد مصطفایی دیشموک
بغض و افتخار

امروز ۱۳ آبان ماه در دیشموک دیار محروم اما ولایی راهپیمایی رنگ و بوی جالب و تازه ای داشت، صبحی متفاوت اما تأثر برانگیز، صبح امروزِ دانش‌آموزان با هوایی سرد اما دل‌هایی گرم آغاز شد، کوچه‌ها پر از صدای خنده و شوق کودکانی بود که با پرچم‌های کوچک در دست، به سوی میدان شهر می‌رفتند تا در راهپیمایی روز دانش‌آموز شرکت کنند.

در میان جمعیت، گروهی از دانش‌آموزان بیش از همه جلب توجه می‌کردند؛ آنان تابلوهایی در دست داشتند که چهره‌ای آشنا بر آن نقش بسته بود، معلم‌شان (روانشاد بانو افسانه امیری کیا) که دو روز پیش دار فانی را وداع گفته بود، امروز در میانشان نبود، اما یاد و نام او در نگاهشان زنده بود.

شاگردان با چشمانی پر از بغض و افتخار، تصویر معلم خود را بالا گرفته بودند و با صدای هماهنگ، شعارهایی در پاسداشت علم، اندیشه و معلم سر می‌دادند.

امروز، خیابان‌های دیشموک نه تنها شاهد گام‌های کودکان، که آینه‌ی پیوندی عمیق میان شاگرد و معلم بود؛ پیوندی که مرگ هم نتوانست آن را از هم بگسلد...

حضور این کودکان با عکس معلم خود، پیام قدرشناسی و احترام عمیقی به تلاش‌های معلمان به جامعه منتقل کرد و فضای راهپیمایی روز دانش‌آموز را با احساسات تازه و متفاوت و روشن تری همراه ساخت.

فرزاد مصطفایی

سه‌شنبه | ۱۳ آبان ۱۴۰۴ | کهگیلویه و بویراحمد دیشموک

اینجا و اینک؛ روایت استان کهگیلویه و بویراحمد


دانلود فایل بغض و افتخار


برچسب ها :