شنبه, 20 اردیبهشت,1404

بیروت، ایستاده در غبار - ۵۰

تاریخ ارسال : چهار شنبه, 30 آبان,1403 نویسنده : محسن حسن‌زاده بیروت
بیروت، ایستاده در غبار - ۵۰


چهار نکته پراکنده درباره این روزهای لبنان



یک؛ میانگین روزهای آوارگیِ گسترده، دارد دو ماهه می‌شود. دو ماه زیستن، در شرایطی نابسامان، ممکن است تبعات قابل توجهی داشته باشد و طبعا طولانی‌تر شدن ایام و لیالیِ آوارگی، روی ذهن و ضمیر این آدم‌ها تاثیرات عمیقی می‌گذارد. خانواده‌های جنوب، با فرهنگِ ویژه‌ی خودشان، حالا توی مدرسه‌ها ساکن‌اند و خانه‌های مردم؛ اجاره‌ای یا میهمان. این، جابجاییِ محیطِ زیست، الزاماتی دارد. زنِ شیعه‌ی جنوبی، ممکن است در محله‌ی مسیحی‌نشینِ بیروت، دیگر نتواند -نخواهد- پوشش مرسومش را رعایت کند. خانواده‌های ساکن در شمالِ لبنان و مناطق سنی‌نشین، ممکن است نتوانند مجلس عزا برپا کنند -به ملاحظه‌ی میهمان بودن-

اگر یک ماه رمضان و یک عاشورای بی‌مناسک و مراسم بگذرد، خطر تشدید می‌شود. اگر پیروزی قاطعی از راه برسد، این فاصله گرفتن از نمادهای مذهب، جبران می‌شود؛ و بل‌که اعتقاد مردم قوی‌تر می‌شود. البته این‌ها مثال است؛ مثالی از فاصله‌ گرفتنِ نسبتا قهری، از سبکِ زندگیِ معمول یک خانواده‌ی شیعی. تکرار می‌کنم؛ این، خطر است؟ بله! می‌تواند باشد و هرچه زمانِ آوارگی طولانی‌تر شود، این خطر هم بیش‌تر می‌شود.


دو؛ تهدید را نوشتم، فرصت را هم باید دید. خیلی از تحلیل‌ها می‌گوید این جنگ، طولانی است؛ اگر معادلات به همین منوال پیش برود، شاید جنگ تا چند سال طول بکشد؛ شاید. شاید چند صد هزار شهید به شهدایمان بپیوندند. شاید جنگی که امروز گریبان لبنان را گرفته، مستقیم‌تر حتی گریبان بغداد را هم بگیرد. اما اتفاق مهمی که دارد می‌افتد، تغییر نگاهِ ما مردمان جهان اسلام به هم‌دیگر است. این تغییر مدت‌هاست که شروع شده. از همان وقتی که عکاس، تصویرِ صالح‌العاروریِ سنی را با حاج‌قاسمِ شیعه کنار هم ثبت کرد، تغییر پرشتاب‌تر داشت خودش را نشان می‌داد. "مرگ بر شاه"، عصیانِ شیعه علیه ستم بود و "مرگ بر اسرائیل" شوریدنِ توده‌های مسلمان و بل‌که آزادگانِ غیرمسلمان علیه ستم است.

این روزها، سوالاتِ ما طایفه‌های گوناگونِ درون جهان اسلام، دارد از هم‌دیگر بیش‌تر می‌شود. ما داریم بیشتر هم‌دیگر را می‌شناسیم. دعوا می‌کنیم؟ بله! سنواری‌ها ممکن است به حزب‌الله نقد داشته باشند و حزب‌الله به سنواری‌ها اما این بحث‌ها و بل‌که دعواها، دعوای رفیقان نیست. رفاقت‌ها با دعواها، ته می‌کشد اما برادرها بعد از دعوا هم برادر می‌مانند. به قول دوستی، ما از مرحله نامزدی گذر کرده‌ایم و حالا رفته‌ایم زیر یک سقف؛ و خب، زیر یک سقف با هم بحث هم می‌کنیم.

 این، نوعی تجدیدنظر است. این، به ما قدرت می‌دهد.

پی‌نوشت این که حزب‌الله این روزها، شاید آن استقلال پیشین را نداشته باشد. حزب‌الله هنوز هم در قله است اما حالا، شاهد سلسله‌جبال و سلسله‌قلل هستیم؛ جبالِ عراق و فلسطین و یمن. این، حزب‌الله را به بلوغ می‌رساند و بلوغ، هم‌سایه‌ی دیوار به دیوارِ تواضع است.

این فرایند، "ولی امر مسلمین" را بیش‌تر محقق می‌کند. در پرانتز یادآوری کنم که رهبر انقلاب، اخیرا از ائتلاف، حرف زدند. و بدیهی است که این ائتلاف، بدون کمک ایران، ممکن نیست؛ قلبِ این ائتلاف، ایران است.

ما پس از "مرگ بر شاه" و "مرگ بر اسرائیل" باید در کنار هم به "مرگ بر امریکا" برسیم.

سه؛ بعد رای آوردن ترامپ، خیلی کنکاش کردم که ببینم برای مردم لبنان فرقی می‌کند که در امریکا، کی رئیس‌جمهور باشد؟ واقعیت این است که جستجوهای محدود من، می‌گوید این‌جا شخص رئیس‌جمهور امریکا، چندان مهم نیست؛ به رغم این که انتخابات امریکا، در ایران، از خود امریکا بحث‌برانگیزتر است! دوستی می‌گفت مردم لبنان می‌دانستند که بین کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا، این‌یکی، ابولهب است و آن یکی، حماله‌الحطب!


چهار؛ راست و حسینی باید گفت که بعد از ترور گسترده فرماندهان حزب‌الله و به طور خاص، از نقطه‌ی ترور سیدفواد شکر، مردم لبنان، منتظر اقدامات گسترده‌تری از جانب ایران بودند. وعده‌های صادق، برق شوقی بود در دل مردم اما گذرا. قبلا نوشتم که با مردم لبنان اگر حرف بزنید، می‌بینید که آن حملات را ناکافی می‌دانند. مردم می‌گویند فلسطینی‌ها همه آن‌چه می‌توانستند را انجام دادند، و البته یمنی‌ها هم گل کاشتند.

این‌ها در کنارِ ادبیاتی که بعضا در ایران شنیده می‌شود که "ما دنبال جنگ و دعوا نیستیم" و تصورِ برخی ملاحظه‌کاری‌ها و مصلحت‌سنجی‌ها و فریاد زدن رازها درباره استراتژی‌های کلانِ ملاصق با آتش‌بس، سوالاتی جدی را در ذهن مردم ایجاد کرده؛ باید فکری به حال این سوال‌ها کرد. حرف این است: صبری که مردم جنوب دارند از خودشان نشان می‌دهند، خودش حاکی از این است که این مردم می‌توانستند مشکلات بزرگ‌تری را تحمل کنند؛ وانگهی خیلی‌ها معتقدند تصورِ جلوگیری از گسترش دامنه‌ی جنگ به واسطه عدم اقدام به کنش‌های جدی‌تر، خود به گسترش دامنه‌ی جنگ منجر می‌شود.

اسرائیل به اهدافش روی زمین نرسیده؟ قبول! اما آیا اقدامات در این سوی میدان، در برابر تجاوزات رژیم، بازدارنده بوده؟ این سوالی است که باید به آن فکر کنیم.

مردم می‌گویند کسی باید پیدا شود که دیوانه‌وار، کافه را بریزد به هم.


محسن حسن‌زاده | راوی اعزامی راوینا

ble.ir/targap

چهارشنبه | ۳۰ آبان ۱۴۰۳ | #لبنان #بیروت


برچسب ها :