چهار شنبه, 15 مرداد,1404

خانه امام حسین (ع)

تاریخ ارسال : پنجشنبه, 05 تیر,1404 نویسنده : معصومه دین‌محمدی زنجان
خانه امام حسین (ع)

«هرجا که هست، پرتو رویِ حبیب هست»


یکشنبه که برای سرسلامتی رفتیم خانه شهدای زنجان، چیزی در همه خانه‌ها مشترک بود؛ چیزی که قبل از هر نگاه، قبل از هر سلام، چشم و دلت را می‌گرفت: پرچم امام حسین (ع) بود.


یکی بالای قاب عکس شهید بود، یکی کنار طاقچه، یکی پشت سر پدر داغ‌دار. رنگ‌به‌رنگ، با خط‌هایی از عشق و ماتم، روی دیوارهایی که حالا داغ تازه‌ای بر سینه‌شان نشسته بود.


انگار نه انگار که خانه‌ سوگوار شخصی است. بیشتر شبیه موکب بود تا خانه؛ با همان حال و هوا، با همان صلابت‌ و مداحی‌های حماسی.

بی‌خود نیست که شهدای ما این راه را رفتند.

بی‌دلیل نیست که از دل این خانه‌ها، پسرانی بیرون آمدند که تا انتهای خطر رفتند و خم به ابرو نیاوردند.


این پرچم‌ها پارچه‌هایی آویخته از دیوار نبودند؛ سند وفاداری بودند. نشان می‌دادند که اهل این خانه، پیش از آنکه پسرشان را بدرقه کنند، دل‌شان را سپرده بودند؛ به همان کاروانی که سرشان با نیزه رفت اما قامتشان نلرزید.


حالا که پسرشان رفته، اما علم نیوفتاده و پرچم هنوز بالا‌ی سر است و هرکدام، شهادت‌نامه‌ای‌ هستند که پیش از جنگ، سال‌ها پیش حتی، امضا شده‌اند.


فرزندان این خانه‌ها از دل هیئت‌ و روضه و عزاداری قد کشیده‌اند، سینه زده‌اند، اشک ریخته‌اند، و یاد گرفته‌اند که کجا باید ایستاد؛ و کی باید رفت.


این خانه‌ها، پیش از آنکه خانه شهید شوند، خانه امام حسین (ع) بودند.


و وقتی خانه‌ای، خانه حسین باشد، دیر یا زود، یکی از اهلش، راه کربلا را پیدا می‌کند؛ چه با پای پیاده، چه با پوتین خاکی، چه با تابوتی مزین به پرچم ایرانِ عزیز.


معصومه دین‌محمدی

چهارشنبه | ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ | #زنجان

خانه روایت حوزه هنری زنجان

eitaa.com/revayat_zanjan


برچسب ها :