اینجا مردمیترین قرارگاه فکری و سیاسی است که تا به حال دیدم. یک کار اساسی و بزرگی که توسط کارگزاری از جنس مردم دارد میچرخد.
من که میگویم میوههای این مغازه تمامش تعریفی است.
خیلیها به این خیال که دستشان به فلان ارگان یا سازمان بند نیست از بار مسئولیت شانه خالی کرده و کوتاهی میکنند.
نمیدانم چرا عدهای را باید هول داد و انداخت وسط گود.
عدهای هم عقب گود نشسته و میگویند لنگش کن.
ولی خدایی کاری با کسانی ندارم که برای گودِ ساخته ذهنشان به عالم و آدم رو میاندازند ولی دریغ از یک جو غیرت یا حس وطنپرستی. چهره و فکر اینها را خیلیها میشناسند. به قول الهام چرخنده یا بهتر بگویم زیور: «خاک هفت تا حموم خرابه تو سرشان»
وقتی رهبر گفتند مسائل را برای مردم تبیین کنید عدهای به هوش آمدند. وقتی پاره کردن توهمِ اقتدار دشمن از نان شب واجبتر شد، دیگر کسی اجازه ندارد سکوت کند. به سفارش رهبر باید جلوی سیاهنمایی را بگیرید. نگذارید بزرگنماییها باعث تضعیف روحیه مقاومت مردم شود.
ایشان راهکار مبارزه با جنگ تبلیغاتی و رسانهای دشمن را روشنگری میدانند.
چه نشستهای عقب گود که غرض و نیتها در جنگ روایتها دارد روایت میشود. وقتی تو اهل راستی و درستی هستی بیا وسط و بلندگوی حقیقت باش. حق را فریاد بزن. مثل بلند صلوات فرستادن که چهره نفاق را از بین میرود. مثل الله اکبری که امشب به شکرانه پیروزی انقلاب ایران باید بلند فریاد زد. از حق دفاع کن و پنبه باطل را بزن. نگذار ناامیدی بیفتد به جان جامعه، درست مثل این آقای میوه فروش که امکاناتش را خرج راه تبیین کرده.
الان که کار از پچپچ گذشته و به های و هوی مذاکره با فلان کشور، همه جا شنیده میشود از هر وقت و زمان دیگری اولویت دارد سکوت را بشکنی. یعنی باید رهبر میآمد و یادمان میآورد تجربه تلخ گذشته را؟
الان که در برخورد با بعضی آدمهای دور و بر، اولین حرفشان بوی تواضع کاذب نسبت به فلان کشور را میدهد. آن هم کشوری که دشمنترین دشمنهاست و در این چهل و شش سال هر چه تلاش نکرد به در بسته خورد.
دشمنی که باهاش پدرکشتگی داریم و شش سال و یک ماه و هشت روز است که قاسم سلیمانی را از مقاومت گرفته. ریخت و پاش بمبهای بیرحمانه این دشمن به سر مردم بی دفاع فلسطین را کسی از یاد نمیبرد.
چرا برای عدهای هنوز جا نیفتاده که این قاب پوشالی قبله آرزو نیست و هرگز روی خوش به ما نشان نخواهد داد.
مشکلات کشور فقط به همت مسئولان کار درست و مردمِ پای کار حل میشود.
حالا هی نرخ دلار را ببرند بالا و گرانی را گروگان بگیرند تا مردم کم بیاورند.
جهاد تبیین جلوی ابهام و توهم را میگیرد و نمیگذارد خستگی به تن آدم بماند.
مومن گاهی جهاد میکند. گاهی جان خودش را میبرد جبهه. گاهی با شمشیر خودش و گاهی با زبان خودش.
در بین اینها، گاهی جهاد با زبان تبیین از دیگر جهادها بالاتر است. درست مثل کاری که این آقای میوه فروش کرده.
ملیحه خانی
یکشنبه | ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ | #اصفهان #کاشان