چهار شنبه, 11 تیر,1404

روایت تبریز - ۴

تاریخ ارسال : دوشنبه, 31 اردیبهشت,1403 نویسنده : فائزه آسایش تبریز
روایت تبریز - ۴

بخش چهارم


جمعیت گردآمده جلوی بیت امام جمعه‌ی تبریز راه را باز کردند تا صندلی پیرمرد را کناری تکیه دهند. مردها دور ایشان را گرفتند و مجالی برای خانم‌ها نماند که بروند جلو برای عرض تسلیت، تسلیتِ فرزند شهیدش که امام جمعه مردم تبریز بود، پدر معنوی تبریز بود. اما تا مادر شهید حامد جوانی، شهید مدافع حرم، آمد حلقه شکسته شد و راه را را برای عرض ارادت مادر شهید باز کردند.

پیرمرد نشسته روی صندلی، سرش را در اوج فروتنی پایین انداخته بود، یک دستش بر سینه‌ بود و یک دستش روی عصای قهوه‌ای رنگی که بر زمین تکیه داده بود؛ به سن و سال که نیست، داغ فرزند در هر سنی دل آدم را ذوب می‌کند.


ادامه دارد...


فائزه آسایش

دوشنبه | ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ | ساعت ۱۱:۴۳ | #آذربایجان_شرقی #تبریز



دانلود فایل روایت تبریز


برچسب ها :