شنبه, 20 اردیبهشت,1404

روز قدس کربلا

تاریخ ارسال : یکشنبه, 10 فروردین,1404 نویسنده : محدثه علیجان‌زاده‌روشن کربلا
روز قدس کربلا

هنگام تحویل سال ۱۴۰۴، برای اولین بار؛ هوای بهشت روی زمین را در ریه‌هایم وارد کردم و نفس‌هایم عطر سیب گرفت. من اینجا چه می‌کنم؛ لبخند محوی زدم؛ در شب‌های قدر و آغاز ایام ۱۴۰۴ در دل بین‌الحرمین، عجب چیزی! 

سالی که نکوست، از بهارش پیداست. 

یک بهار علوی با نسیم حسینی! ان‌شاءالله! 

قصد دهه کردیم تا رسیدیم به آخرین جمعه ماه مبارک! 

توفیق همسفره شدن موقع افطار و سحری با برخی اشخاص مشهور و چهره‌های معروف دینی هم شکل دیگر نکویی این بهار بود. از حجت‌الاسلام پناهیان تا برادران طاهری حاج مرتضی و حاج محسن و پسرشان حسین طاهری و مجریان برنامه‌های مختص پخش افطار و سحری از استودیو شیشه‌ای بین‌الحرمین. 

گذشت تا آخرین جمعه ماه مبارک. 

در جریان راه‌پیمایی در کربلا بودیم. به تجمع روز که نرسیدیم. به تجمع شب می‌خواستیم برسیم. برنامه‌ای پیش آمد. نشد که به آن تجمع شبانه برسیم. 

اما در مسیری که می‌رفتیم، خود را بی‌توفیق نکردیم. تا به مقصد برسیم؛ همان جمع کوچک چهار-پنج نفره‌مان "مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسراییل، کلا کلا اسراییل، الموت الامریکا، الموت الاسراییل" گویان، خیابان را پر سر و صدا کرد و از کنار هر هتل و مطعم و فندق و زائرسرا رد می‌شدیم، توجه‌ها را جلب می‌کردیم و شعار می‌دادیم. 

جمله سید شهید لبنان را کوبنده می‌گفتیم: "قال شهید سید حسن نصرالله: شهید القدس! شهیدالقدس! شهیدالقدس! حاج قاسم سلیمانی"  

تا به مقصد رسیدیم و کارمان که تمام شد، برای برگشت به سمت بین‌الحرمین، سوار یک ون شدیم. متوجه شدیم که بالای آینه جلو ون نوشته: "صلی علی سترک" با دیدن آن جمله خنده‌مان گرفت و یاد آن بیت معروف افتادیم.

داخل ون، فقط ما پنج نفر بودیم و یک خانم عراقی، که فارسی هم بلد بود. متوجه شد، زائر هستیم. کرایه ون را مهمانش شدیم. خوشحال بودیم که شاید پاداش نیت‌مان بود. 

در آن جمع روز قدسی‌ها نبودیم، اما نیت‌مان روز قدس و لبیک به رهبری بود. 

ان‌شاءالله که قبول باشد. 

به ایستگاه رسیدیم. پیاده شدیم. باب الراس الشریف رو به رویمان بود. دست بر سینه تعظیم کردیم و زیر لب گفتیم: "السلام علیک یا ابا عبدالله"


محدثه علیجانزاده‌روشن

جمعه | ۸ فروردین ۱۴۰۴ | #عراق #کربلا


برچسب ها :