شنبه, 20 اردیبهشت,1404

سرعتِ بی‌عجله‌ی زمین

تاریخ ارسال : یکشنبه, 05 اسفند,1403 نویسنده : مسعود نجابتی بیروت
سرعتِ بی‌عجله‌ی زمین

روایت استاد مسعود نجابتی از طراحی و آماده‌سازی مزار شهید سید حسن نصرالله


گاهی سرعتِ بی‌عجله‌ی زمین، از تندبادِ آسمان هم پیشی می‌گیرد.

از همان لحظه‌ای که قدم به بیروت گذاشتیم، حجم عظیم پروژه‌ نفس‌هایمان را بند آورد. جرثقیل‌ها، داربست‌های گسترده و تیم‌هایی که بی‌وقفه در حرکت بودند.

با خودمان فکر کردیم: «تا روز مراسم تشییع، محال است این همه کار تمام شود!» اما عجیب‌تر از همه، آرامشِ غیرمنتظره‌ای بود که بر چهره‌ی افراد و مسئولان پروژه حکم‌فرما بود؛ گویی نه دغدغه‌ای داشتند، نه عجله‌ای. حتی وقتی بخش هنریِ که به ما سپرده می شد را بررسی می‌کردند، انگار زمان برایشان مفهومی نداشت. چند باری پیشنهاد دادیم جلسه‌ی فوری بگذاریم و پیشرفت کار را نشان دهیم، اما تنها پاسخشان لبخندی بود همراه با این جمله: «شما از ما جلوترید… کمی صبر کنید!» که به شوخی گفتم: «عامو، شما شیرازی‌اید؟» همه خندیدند، اما زیر آن خنده‌ها رازی نهفته بود که نمی‌فهمیدمش. تا اینکه به سمت مزار رفتم. آنچه دیدم، باورنکردنی بود: گویی دستانی نامرئی، تمام پازل‌های ناتمام را سر جای خود چیده بود. بنر عظیم ۱۵۰ در ۸ متری که حتی چاپش در این شهر جنگ‌زده، معجزه‌ای بود، حالا بالای سازه ای ۱۶ متری، کاملا استوار خودنمایی می کرد. سنگ مزار که طرحش را دو روز پیش فرستاده بودیم، دقیقاً همان‌جا بود، صیقلی و بی‌نقص. حتی کوچکترین جزئیات به انجام رسیده بود. در شهری که هنوز ردپای جنگ را بر تن دارد، این سرعت و دقت شگفت انگیز بود. 

پشت سر هم زمزمه کردم: «امداد غیبی… واقعاً امداد غیبی…» انگار بیروت در سکوت، رازی را فریاد می‌زد: گاهی سرعتِ بی‌عجله‌ی زمین، از تندبادِ آسمان هم پیشی می‌گیرد.

اینجا بیروت است؛ جایی که عشق به شهید، غیرممکن‌ها را ممکن می‌کند!


مسعود نجابتی

شنبه | ۴ اسفند ۱۴۰۳ | #لبنان #بیروت


برچسب ها :