شنبه, 20 اردیبهشت,1404

شبِ اولِ میهمانی

تاریخ ارسال : چهار شنبه, 26 دی,1403 نویسنده : مائده اصغری مشهد
شبِ اولِ میهمانی

برخی از بچه‌ها خوابیده‌اند و برخی دیگر به حرف‌های خودشان مشغولند. من هم فرصت گیر آوردم تا کمی بنویسم و تا قبل از معتکف شدن کارهایم را تحویل دهم. آخر خرید و فروش و انجام کار باعث اختلال در اعتکاف می‌شود. برایم، به خاطر مشغولیت‌های بسیاری که این مدت داشتم؛ فرصت تنها بودن، بهترین اتفاقی است که می‌تواند رخ دهد! از دیروز به علت وجود گرد و غبار، بدنم در حالت آماده باش قرار گرفته و خستگی‌ام دو چندان شده. در کنار تمامی این مسائل مسئولیتِ برخی از بچه‌ها در اعتکاف همراه‌ِ من است و انتخاب‌هایِ سخت قرار هست مرا با تجربیاتِ متفاوتی هم‌مسیر کند. استرس و نگرانی دیگرم از بابت اینکه اطلاع نداشتم، همراهِ خودم سحری بیاورم و باید فردا را بدون سحری شروع کنم. نمی‌دانم چه اتفاقاتی در انتظارم است و قرار است چگونه پیش رود؛ فقط می‌دانم که آنچه در توانم هست انجام می‌دهم و باقی را به صاحبِ‌ اصلی این اتفاق می‌سپارم. برای خود‌م دعا می‌کنم؛ سه روزِ بدونِ بیرونِ خودم را، می‌دانم که کمی سخت است اما تلاشم را می کنم تا آرامش را به خودم بازگردانم!


پ.ن: یادگاری شبِ اول اعتکاف ۱۴۰۳


مائده اصغری

eitaa.com/gomnamradio

چهارشنبه | ۲۶ دی ۱۴۰۳ | #خراسان_رضوی #مشهد


برچسب ها :