شنبه, 20 اردیبهشت,1404

قبول است بی‌بی؟

تاریخ ارسال : دوشنبه, 05 آذر,1403 نویسنده : حمیدرضا مقصودی دمشق
قبول است بی‌بی؟

چهار انگشت از یک دستش و سه انگشت از دست دیگرش و یک چشمش، دیگر نبود. 

با دو فرزندش گوشه مصلای حرم حضرت رقیه به گفت‌وگو نشسته بود. خجالت کشیدم نزدیک شوم. هرچند احساس می‌کردم نیاز دارم به تلنگر کلامش. نه... 

در خانه اگر کس است، یک حرف بس است. آنچه دیدم، کافی بود برای دانستن. 

و چندین نفر از جانبازان ماجرای پیجر. آمده بودند برای شکایت؟ 

بعید است! 

لبخندشان بیشتر بوی رضایت می‌داد. شاید آمده بودند که بگویند بی‌بی‌جان، جانم فدایت اگر گوشواره‌ات... این جانم فدایت. ببین انگشتان دستم را دادم! قبول است بی‌بی؟ 


حمیدرضا مقصودی

eitaa.com/hamidrezamaghsoodi

سه‌شنبه | ۲۹ آبان ۱۴۰۳ | #سوریه #دمشق

 

برچسب ها :