در هوای سرد پاییزی که تقریبا هر روز باران میبارد و رحمت الهی شامل حال مردم رشت میشود، امروز آسمان شهر صاف و بهاری بود. گویی ابرها دست به دست هم دادند تا خورشید، شکوه حضور فرزندان روحالله را در تجمع ۱۳ آبان امسال، در قاب دوربینها به زیبایی و وضوح بنمایاند.
دستهدسته دانشآموزان با مربیها به جمعیت ملحق میشدند. قدمهایی کوچک، با گامهایی استوار.
شادی و نشاط بچهها موجی از انرژی مثبت را در روح بزرگترها زنده میکرد.
هر گروهی به نمایندگی از مدرسه یک تابلویی به همراه داشتند که نام مدرسهشان در آن نوشته شده بود.
بچهها دوشادوش هم با مشتهایی گره کرده شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل را بلند فریاد میزدند. انگار میخواستند مستقیم و بدون واسطه صدایشان به گوش جنایتکاران ظالم برسد.
سمت گروهی از آنها رفتم که در حال حرف زدن و خنده و شوخی با هم بودند. با صدایی بلند از آنها پرسیدم: بچهها امروز برای چی اومدین اینجا؟
همه با هم خواستند جواب بدهند. یکی میگفت: برای اینکه دشمن بدونه ما پشت کشور خودمون هستیم.
دیگری گفت: ما ادامه دهنده خون شهدامون خواهیم بود.
یکی از آنها که در دستش عکس رهبر انقلاب بود، انگشت اشارهاش را مقابل صورتش بالا آورد جوری که انگار می خواهد حرفش را برای کسی تفهیم کند، با صدایی بلند و رسا گفت: هر کس بخواد به ایران عزیزمون آسیبی بزنه یا نگاه چپ بکنه باید بدونه که ما تا پای جان از کشورمون دفاع میکنیم.
امسلمه فرد
یکشنبه | ۱۳ آبان ۱۴۰۳ | استان گیلان- شهر رشت
پس از باران؛ روایتهای گیلان
eitaa.com/pas_az_baran