سه شنبه, 17 تیر,1404

هویزه، سنگر بی‌سنگر‌ها

تاریخ ارسال : سه شنبه, 17 تیر,1404 نویسنده : زهرا حاجی تهران
هویزه، سنگر بی‌سنگر‌ها

"هو الحفیظ"


سردی هوای دی‌ماه تا عمق استخوان‌ها نفوذ می‌کرد.

عملیات نصر، به فرماندهی سید محمدحسین علم‌الهدی، در منطقه‌ی هویزه طراحی شده بود.

رزمندگان، ساعت‌ها بدون هیچ استراحتی در برابر دشمن ایستادگی کردند و هرگز سر تعظیم فرود نیاوردند.

سنگرها یکی پس از دیگری هدف گلوله قرار می‌گرفت و منهدم می‌شد.

هر لحظه، خبر شهادت یکی از همرزمان می‌رسید؛ اما حفظ روحیه، وظیفه‌ای همگانی بود.

حلقه‌ی محاصره هر لحظه تنگ‌تر می‌شد.

تانک‌های دشمن نزدیک و نزدیک‌تر می‌آمدند، تا جایی که تنها چند قدم با آن‌ها فاصله مانده بود.

دیگر نه مهماتی باقی مانده بود، نه تجهیزات کافی برای مقابله با دشمن.


با این ‌حال، همان چند نفری که مانده بودند، مایه‌ی دلگرمی یکدیگر بودند و نگاه‌ها به فرمانده دوخته شده بود.

فرمانده، وظیفه‌ای سنگین بر عهده داشت، اما تا واپسین لحظات قدمی به عقب برنداشت و دلاورانه جنگید؛ تا آن‌ جا که در میدان نبرد، با نثار جان خود، به معبود خویش پیوست.


این تنها روایتی کوتاه از عملیات طاقت‌‌فرسای دشت هویزه است؛ جایی که حتی به پیکر‌‌های شهدا نیز رحم نکردند. اجساد، که با خاک درآمیخته بود، پس از گذشت ۱۶ ماه و به همت گروه تفحص و پس از عملیات بیت‌المقدس ۲ کشف شد. بی‌آن‌که بدانند تانک‌ها...


از نخستین کاروان‌های راهیان نور تاکنون، تقریبا هیچ کاروانی بدون زیارت این یادمان، به دیار خود بازنگشته است.

این یادمان، سال‌هاست مأمن دل‌های بی‌قرار و مرجع حضور خیل عظیمی از مردم و زائران از سراسر کشور است.

هر کس حتی یک‌بار به آن سرزمین نورانی قدم گذاشته باشد، بی‌تردید قطعه‌ای از قلب خود را در آن فضای معنوی، که یادآور جان‌فشانی‌ها و فداکاری‌های شهدای والامقام دفاع مقدس است، به جای گذاشته است.

اکنون، در پی حمله‌ی بزدلانه‌ی رژیم غاصب و جنایت‌پیشه‌ی صهیونیستی به پایگاه اورژانس یادمان هویزه، تاریخ بار دیگر تکرار می‌شود. دشمن، پس از گذشت سال‌ها از پایان جنگ تحمیلی، بار دیگر ضعف خود را نشان می‌دهد و به این مکان مقدس و نورانی یورش می‌برد. در برابر چنین رفتار ننگینی، جز تبسمی تلخ بر حال زار آنان، پاسخی باقی نمی‌ماند.

آخر کسی نیست که از آنان بپرسد چگونه می‌توان خط شهیدانی همچون حسین علم‌الهدی را که مظلومانه در همان‌جا به شهادت رسیدند و پس از ماه‌ها، با قرآنی که در جیب داشتند شناسایی شدند را از میان برداشت؟

چگونه می‌توان مقاومت عاشقانی را که تا آخرین لحظه در برابر تانک‌های دشمن ایستادند و تسلیم محاصره نشدند، به فراموشی سپرد؟

آنان که بر پروردگار خویش توکل کرده بودند، بی‌گمان مصداق این سخن بودند: «عاشقان ایستاده می‌میرند».

آیا می‌توان باور کرد که راه این شهدا ادامه نداشته باشد؟

بی‌تردید، ایران در برابر چنین تجاوزی سکوت نخواهد کرد. اما یقین داریم که در آینده‌ای نه چندان دور، یادمان هویزه همچون سال‌های گذشته، هر ساعت مملو خواهد شد از حضور دلدادگان این وادی مقدس.

آوای مداحیِ «فَاخلع نعلیک» در فضا طنین خواهد انداخت.

خادمان با پرهایی در دست، زائران را راهنمایی خواهند کرد.

بوی اسپند و گلاب، هوا را عطرآگین خواهد ساخت.

 دختران و پسران مجرد بر مزار شهید علی حاتمی گرد خواهند آمد.

 هر شب شاهد مراسم عقد ساده‌ی یک زوج جوان خواهیم بود.

و خادمان بهترین پذیرایی را در اسکان ها از زائرین در چند کیلومتری از حریم عشق می کنند.

آن روزها دور نیست...

پس از آن‌که پاسخ کوبنده‌ای به دشمنان این سرزمین داده شد، بار دیگر در کنار هم جمع خواهیم شد. اما این بار، در کنار گرامیداشت یاد شهدای دفاع مقدس، یاد و خاطره‌ی شهدای امروزمان را نیز زنده خواهیم کرد.


زهرا حاجی

جمعه | ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ | #تهران


برچسب ها :