از وقتی به پارکینگ رسیده بودم، تلاش آتشنشانها را برای مهار شعلههای آتش میدیدم اما سوالی در ذهنم پر رنگ شده بود: "چرا آتش خاموش نمیشود؟" آن را از آقای شهبازی پرسیدم. جوابم داد: "داخل کانتینرها پر از مواد نفتی مثل قیر . ویژگی مواد نفتی اینه که وقتی آتش میگیرن اگه حجم آب برای اطفای اونا کافی نباشه بیشتر شعلهور میشن تا اطفاء. اینجا هم مسئله همین. نکته بعد کیپ بودن در کانتینرهاس. دورتادور در کانتینرها نوارهای درزگیری تعبیه شده تا از ورود هوا به داخل اون جلوگیری کنه. در شرایط عادی اگه هوا وارد کانتینر بشه مواد بارگیری شده ممکن در معرض فساد قرار بگیره ولی حالا این یه معضل شده. درهای کانتینرها با حرارت بالایی که بهشون وارد شده و داشتن نوار درزگیرها کاملا چفت شدن. داخل اونا هم مواد سوختنی و کف کانتینرها هم از جنس چوب. آتش نشان ها تنها میتونن بدنهی کانتینرها رو خنکسازی کنن تا زمانیکه تمام مواد سوختنی داخل کانتینرها بسوزه چون فعلا با این حجم آتش هیچ راهی برای خروج موادسوختنی وجود نداره."
آقای شهبازی دوربین گوشی را روی صحنهی روبرو تنظیم کرد که باز پرسیدم: "چرا از کف پودر استفاده نمیکنن؟"
به طرفم چرخید و گفت: "اینقدر کف پودر نداریم. بالای ۳۰ ساعته که آتشنشانها دارن کار میکنن. از ایستگاههای آتش نشانی شرکت فولاد، نفت ستاره، آلومینیوم المهدی(ع) و پالایشگاه نفت به کمک اومدن اما باز وسط خنکسازی ممکنه پمپ آبپاش یه ماشین از کار بیفته و این روند اطفاء رو کُند میکنه."
میخواستم بازهم سوالهایم را ردیف کنم اما از شنیدن صدای بالگرد منصرف شدم. ضبط صدا را قطع کردم و دوربین را روی آن گرفتم. بالگرد به محدودهی بالای دود و آتش رسید. یکباره مخزن آب داخل بالن متصل به آن را خالی کرد و دوباره ارتفاع گرفت. شعلههای آتش کمتر شد اما در کسری از ثانیه باز گُر گرفتند مثل ریختن بنزین روی آتش.
زهرا شنبهزادهسَرخائی
یکشنبه | ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ | #هرمزگان #بندرعباس پارکینگ اسکله شهید رجایی