بیست ودوم بهمن شصت وهشت اردوگاه تکریت هفده (صلاح الدین) قاطع ۲، آسایشگاه ۲؛
سید دانشآموز سوم دبیرستان یکی از شهرهای گیلان بود.
مدتی بود داشت بر روی کاغذی تصویر حضرت امام (ره) را میکشید، هنوز اسکناس بیست تومانی که هنگام اسارت با مخفی کاری به اردوگاه آورده بود همراهش بود. او نقاش و چهرهنگار قابلی بود.
گروه فرهنگی آسایشگاه پرتلاشتر داشتند برای گرامیداشت ۲۲ بهمن آن سال تلاش میکردند.
با پنبه بر روی یکی از پتوها جملاتی مبنی بر گرامیداشت ۲۲ بهمن نوشته بودند.
پتو را در نقطه کور آسایشگاه به دیوار نصب کرده بودند.
تصویر زیبای حضرت امام، زینت بخش آسایشگاه گردیده بود.
تدارکاتچیها و بچههای خدمات با خمیرهای اضافی خشک کرده نانها که آرد کرده بودند، کلی شیرینی پخته بودند. بساط چای را بهدور از چشم عراقیها آماده کرده بودند (جوشاندن آب با اِلِمنتهای دستساز)
خاطرهگویی بچهها از دوران انقلاب، اجرای تئاترهای طنز، گفتن اخبار، حافظخوانی و...
از جمله برنامههای اجرا شده در شب ۲۲ بهمن بود.
آن شب برای ما واقعا لذتبخش و فراموش ناشدنی است.
گرامی باد دوران طلایی اسارت با تمام فرازونشیبهایش.
علیرضا محمودیمظفر
سهشنبه | ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ | #خراسان_شمالی #بجنورد