شنبه, 20 اردیبهشت,1404

از لبنان برایم بگو - ۴

تاریخ ارسال : پنجشنبه, 15 آذر,1403 نویسنده : زهرا جلیلی قم
از لبنان برایم بگو - ۴

پیگیر ماجرای پیجرها شدم و از فاطمه پرسیدم در آن حادثه کسی از اقوام شما هم مصدوم شد؟

فاطمه نسبت‌های متعدد را پشت‌هم قطار می‌کند که فلانی و فلانی و فلانی...

تعدادشان کم نیست و اغلب مصدومیت‌ها از ناحیه چشم است.

در بین همه آنهایی که اسمشان را می‌برد، زهرا دختر پنج‌ساله خواهرشوهرش نظرم را بیشتر جلب می‌کند...

از فاطمه می‌خواهم در مورد شرایط زهرا بیشتر برایمان بگوید...

با فارسیِ آموخته از جامعة‌الزهرا برایمان می‌گوید:

- در انفجار پیجرها، دو چشم زهرا مجروح شد.

هر روز سه هواپیما برای انتقال مجروحان از لبنان به ایران پرواز داشت.

لخته‌خون روی مغز زهرا که از صدقه‌سر همین انفجار بود به زهرا اجازه سوارشدن به هواپیما را نمی‌داد.

بعد از چند روز با تغییر شرایط زهرا و ازبین‌رفتن خطر پرواز، زهرا و مادرشوهرم یعنی مادربزرگ زهرا به همراه مادر و پدرش به ایران آمدند.

درمان زهرا در ایران شروع شد؛ اما چشمان زهرا برای دیدن باز نمی‌شد...

کتاب تنها گریه کن را قبلاً خوانده بودم.

به سراغ مادر شهید معماریان رفتم و بطری آب متبرکی از او گرفتم.

چشمان زهرا را با آب متبرک شستم و مقداری هم دادم، بخورد.

یک شب مادر زهرا بسیار مستأصل بود و بالای سر زهرا سوره یاسین می‌خواند.

ناگهان زهرا از خواب بیدار می‌شود و چشمانش را باز می‌کند و همه‌جا را می‌بیند و دوباره می‌خوابد.

اما صبح که از خواب بیدار می‌شود از دوباره دیدن خبری نیست...

بعد از آن دست‌به‌دامن علی شدم و از علی خواستم برای بهبود زهرا کاری کند.

صحبت در مورد زهرا، بهانه‌ای می‌شود تا فاطمه از ماجرای خودش برایمان بگوید.

از اینکه وقتی خودش چهارساله بوده در جریان جنگ سی‌وسه روزه، بر اثر موج انفجار شنوایی‌اش را از دست می‌دهد.

جزئیات زیادی از آن موقع به‌خاطر ندارد.

در مدت ناشنوا بودنش لب‌خوانی کردن را یاد گرفته است و این را دستاورد آن روزها می‌داند.

او بعد از مدتی بهبود پیدا می‌کند.

فاطمه می‌گوید امروز صبح زهرا و خانواده‌اش به لبنان بازگشتند.

بازگشتی شیرین...

چون زهرا قبل رفتن چشمانش را باز کرده و می‌بیند...

فاطمه نمی‌داند آب متبرک چاره‌ساز شد یا سوره یاسین...

یا حتی علی...

ولی زیر لب می‌گوید «علیِ شهید از علی زنده قدرتمندتر است...»


- از بقیه شهدا بگو... شنبه کیا با علی تشییع می‌شن؟


زهرا جلیلی

یک‌شنبه | ۱۱ آذر ۱۴۰۳ | #قم

روایت قم

@revayat_qom



دانلود فایل از لبنان برایم بگو - ۴


برچسب ها :