چهار شنبه, 11 تیر,1404

اندکی صبر، سحر نزدیک است

تاریخ ارسال : پنجشنبه, 05 تیر,1404 نویسنده : رضا کیانیان تهران
اندکی صبر، سحر نزدیک است

در زندگی‌ام قبل از انقلاب را دیده‌ام، مبارز بوده‌ام، زندان رفته‌ام، انقلاب را دیده‌ام، جنگ را دیده‌ام، محاصره اقتصادی را دیده‌ام، گرسنگی کشیده‌ام، تحریم دیده‌ام و حالا باز یک جنگ دیگر... همه اینها را گذرانده‌ام، این را نیز می‌گذرانم.

همچنانکه در سکانس پایانی فیلم «پاپیون» استیو مک کویین که خود را به دریا می‌اندازد، فریاد می‌زند حرامزاده‌ها! من هنوز زنده‌ام! ما نیز رو به تجاوزگران می‌گوییم حرامزاده‌ها! ما هنوز زنده‌ایم! 

ای ایران! کشورم! دوستت دارم! تو را که در طول هزاران سال عمر پربرکت و پربارت بارها جنگ را تجربه کرده‌ای، حملات وحشیانه دیده‌ای، به خاک و خون کشیده شده‌ای اما باز از خاکستر خود برخاسته‌ای، نیرومندتر از قبل. باز هم برخواهی خاست. من ایرانی‌ام، از نسل ققنوسم، برخواهم خاست. 

یادمان باشد ایران بود و هست و خواهد بود اما کشوری که به ما حمله کرد، نبوده، سنش از سن من کمتر است.

ما به امید زنده‌ایم و با امید ادامه می‌دهیم. امید، راز ماندگاری ماست‌.

اندکی صبر، سحر نزدیک است.


رضا کیانیان

پنج‌شنبه | ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ | #تهران


برچسب ها :