بیهوا کنارم ایستاد.
- دخترم خیلی تا مترو مونده؟
- نمیدونم مسافرم.
مهربان خندید؛
- من غریب تو هم غریب!!
- پدر جان از کجا اومدید.
- از اصفهان.
- جدا از اصفهان اومدید؟!
- آره الان میخوام برگردم
- این همه راه برای چی امدید تهران؟
- اومدم برای تشییع فرماندهها. اومدم که شلوغ بشه نگن مردم پشت رهبر و فرماندهانش نبودن...
زینت خسروی
شنبه | ۷ تیر ۱۴۰۴ | #تهران مراسم تشییع شهدای اقتدار