چهار شنبه, 11 تیر,1404

ایراندخت

تاریخ ارسال : سه شنبه, 27 خرداد,1404 نویسنده : رفعت حسنی بیرجند
ایراندخت

بلند و با اعتماد به نفس بخند ایراندخت زیبای من؛ زیرا دلیران جان برکف سرزمینت شبانه‌روز در اطرافت هستند و با دادن جانشان این خنده را به تو و دیگران ارزانی می‌دهند. بدان که بازی‌های کودکانه‌ات در سایه‌ی این پدافند فداکار، مرا به خاطرات سال‌های جنگ تحمیلی و حماسه پرشور دفاع مقدسمان می‌برد...

۸ ساله بودم، در تکاپوی فعالیت‌های جنگ با نگاه نافذ کودکانه‌ام همه چیز را با دقت بررسی می‌کردم،

سال ۶۰ بود که با شنیدن خبر شکستن محاصره آبادان عزیز به دست رزمندگان ایران در کوچه خیابان‌های ایران جشن و شادی بر پا بود و درست مثل الان که مردم برای زدن اسرائیل در وعده صادق ۳ در سراسر ایران شادی کردند، آن شب هم شادی مردم باور نکردنی بود.

ساعت ۹ شب طنین صدای الله اکبر سراسر ایران را پر از شور و سرور کرده بود. مردم روی پشت بام خانه‌هایشان شادی می‌کردند و هر کس می‌توانست در کوچه و خیابان بود.

مهمان داشتیم، راس ساعت ۹ همگی به بالای تپه کنار خانه رفتند تا الله اکبر بگویند و شادی کنند. من کنار مادرم که روزهای آخر بارداری‌اش بود و به ستون برق زیر تپه تکیه زده بود ایستادم و مثل تو دست می‌زدم و با شادی و شعف دو دستم را مانند بلندگو دور دهانم گرفته بودم تا صدای الله‌اکبر گفتنم بلندتر در فضا بپیچد.

آن شب برادرم به دنیا آمد و پدرم نامش را روح‌الله گذاشت تا یادمان باشد قیام روح‌الله پشتوانه دارد و پرچمش هرگز بر زمین نمی‌ماند، تا ان‌شاءالله به دست صاحبش حضرت بقیه الله الاعظم (عج) برسد...

بازی‌های امروز تو بسیار شبیه شادی‌های آن روز من است.

بخند ایراندخت من که دلم با خنده تو شاد است...


رفعت حسنی

دوشنبه | ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ | #خراسان_جنوبی #بیرجند



دانلود فایل ایراندخت


برچسب ها :