اصلا کاریزمای شما جور دیگریست. ماشینِ حامل پیکر شما که رسید انگار بغض همه ترکید. مردی با اشک فریاد زد: "قربون گردنت گه گفتی از مو باریکتره"
داشت به ماجرای هواپیمای اوکراینی اشاره میکرد. آن روز چقدر غم در چشمهایتان بود و شرمندگی از چیزی که شما هرگز نمیخواستید اتفاق بیفتد.
حالا همان گردن از مو باریکتر را سپر بلای این مردم کردی.
حالا دیگر چشمهایت دارد میخندد.
سفر بسلامت، مرد کاریزماتیک هوافضای ایران...
فاطمه مهرابی
ble.ir/f_mehrabii
شنبه | ۷ تیر ۱۴۰۴ | #تهران مراسم تشییع شهدای اقتدار