چهار شنبه, 11 تیر,1404

بفرما نوشیدنی خنک

تاریخ ارسال : شنبه, 13 اردیبهشت,1404 نویسنده : زهرا شنبه‌زاده‌سَرخائی بندرعباس
بفرما نوشیدنی خنک

دورش شلوغ بود و خودش بیشتر بازارگرمی‌ می‌کرد با گفتن آن جمله‌ی "بفرما نوشیدنی خنک!" ماشین تویوتای دوکابین بود. چند نفر مشغول پذیرایی بودند. جلو رفتم. مرد لباس سورمه‌ای که در شیشه‌های نوشیدنی را تند تند باز می‌کرد بطری شیشه‌ای را طرفم گرفت و همان جمله معروفش را گفت. تشکر کردم و بدون برداشتن بطری پرسیدم: "این خدمات دهی بری کدوم سازمان دولتی هست؟"

جوان بسیجی ایستاده کنار ماشین قبل از او گفت: "ما از پایگاه بسیج ششصد دستگاه هستیم. از ساعات اولیه حادثه به فکر خدمت رسانی افتادیم. تامین آب خنک، نوشیدنی، وعده‌های غذایی و حتی میوه‌ی تمام نیروهای امدادی رو به عهده گرفتیم."

سوال بعدیم شاید کلیشه بود اما در کنار مردم باید نهادی هم برای حمایت مالی باشد و همان را پرسیدم. در همان حین آتش‌نشانی با سر و صورتی خیس از عرق نزدیک ما شد. جوان بسیجی نوشیدنی به او تعارف کرد و جواب من را هم داد: "سپاه پاسداران"

چند دقیقه‌ای همان‌جا ایستادم و به سرعت انجام کارشان نگاه کردم. می‌خواستم به سمت آتش‌نشانی بروم که در پناه کانکسی خستگی رفع می‌کرد که مرد لباس سورمه‌ای بلند گفت: "تشریف بیارید وعده شام‌تون رو تحویل بگیرید. تشریف..." دوباره حرفش را تکرار کرد و نیروهای امدادی، آتش نشان‌ها و پاکبان‌ها به طرف ماشین آمدند و من از آنها دور شدم.

زهرا شنبه‌زاده‌سَرخائی

یک‌شنبه | ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ | #هرمزگان #بندرعباس اسکله شهید رجایی


برچسب ها :