بچهها میدویدند و از سر کول آثار جنگ بالا میرفتند. میرفتند روی تانک و ژست میگرفتند و عکس میگرفتند. صدا تیر و تفنگ از خودشان در میآوردند و در رویایشان دشمن را میکشتند.
همهاشان پیروز بودند مثل پدرشان از دهه شصت تاکنون. اصلا راهیان نور کلا عجیب است. دهه شصتیها و هفتادیها که جنگ را ندیدند بچههای دهه نودی و هشتادی را میآورند تا ببینند السابقون چه گلی کاشتند و چه گلی شدند. مادر شهدا چه گلهایی به آب سپردند.
عجیبتر اینکه آنهایی که از شما پذیرایی میکنند هیچکدامشان حتی یک شهید را ندیدند ولی با صدای شهدا در روایت فتح عاشق شدند.
یاد تانکهای مرکاوا باقی مانده در غزه افتادم. آنجا که آهن پارههای جنایات مدرن به محل بازی بچههای قدس تبدیل شده بود. انگار تاریخ تکرار میشود. همه زمینها کربلاست و همه زمانها عاشورا. در پایان همه حوادث تلخ هم شیرینی پیروزی است.
محمدنعیم رستمی
جمعه | ۱۰ اسفند ۱۴۰۳ | #کرمان