شنبه, 01 شهریور,1404

تمرین مشق عشق

تاریخ ارسال : چهار شنبه, 29 مرداد,1404 نویسنده : فائزه سراجان اصفهان
تمرین مشق عشق

استاد نشسته است مقابلم؛ به قرار روزهای مصاحبه در این سال‌ها. چشم‌هایش تر می‌شود وقتی نام فرشچیان را به زبان می‌آورد. می‌گوید چندین سال پیش به مناسبت روز فرهنگی اصفهان، تابلویی برای فرشچیان کشیدم؛ تابلویی که می‌گویند به دیوار خانه فرشچیان، نصب شده. می‌گوید تلاش کرده بود در آن اثر، هم تصویر فرشچیانِ متفکر را بسازد، هم رگه‌ای از سبک او را وام بگیرد.

از سفرش به مشهد و همراهی با فرشچیان هم می‌گوید؛ از روزی که طرح‌هایش را نشان استاد داده بود و او با مهربانی گفته بود: «چه خوب که وقایع روز را کار می‌کنی.»

استاد بدرالسما که این سال‌ها دهه هشتم زندگی‌اش را توی اصفهان سیر می‌کند، از وقتی می‌گوید که در نوجوانی، هر هفته روزنامه می‌خریده تا اثر چاپ‌شده فرشچیان را ببیند و تمرین مشق عشق کند. 

از روزی می‌گوید که فرشچیان رفت آمریکا ولی اصل خودش را فراموش نکرد.

مصاحبه‌ام با استاد تمام می‌شود، اما ذهنم هنوز درگیر است؛ با نام فرشچیان، با زندگی و هنر او.

همین چند روز پیش، در گفتگو با چند خارجی، از فرشچیان گفته بودم. به‌ویژه به یک هنرمند ترکیه‌ای که گل‌های ختایی را با نقاشی دیجیتال ترکیب می‌کرد، او را معرفی کرده بودم. حالا قرار بود از وداع اصفهان با فرشچیان عکاسی کنم. از تشییع مردی که «عصر عاشورایش» شهره جهان است.


فائزه سراجان 

سه‌شنبه | ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ | #اصفهان

رستا؛ روایت‌سرای تاریخ شفاهی اصفهان

ble.ir/rastaa_isfahan


برچسب ها :