چهار شنبه, 11 تیر,1404

تنفگشو آورده که به جنگ اسرائیل بره

تاریخ ارسال : شنبه, 24 خرداد,1404 نویسنده : فاطمه صیادنژاد اهواز
تنفگشو آورده که به جنگ اسرائیل بره

بنزین ماشین تمام شده بود. همه‌ی پمپ بنزین‌ها شلوغ بود. ظهر گرما نمی‌شد آن همه توی صف ایستاد. تصمیم گرفتیم با اسنپ به نماز جمعه برویم. اسرائیل غلط زیادی کرده بود، سردارانمان و دانشمندان و چندی از مردم عادی را شهید کرده بود. نتوانستیم خانه بمانیم.

نماز جمعه از همه‌ی هفته‌های معمولی خیلی شلوغ‌تر بود. موقع ورود یک پسر بچه‌ی تقریباً چهار پنج ساله را از پشت دیدم که ظاهرش نظرم را جلب کرد. لباس ارتشی پوشیده بود و یک کلاه لبه‌دار، تفنگ به دست، دست مادرش را گرفته بود. رفتم جلو و احترام نظامی گذاشتم و گفتم: «سلام سردار»

کمی خجالت کشید. سرش را کج کرد و خودش را چسباند به مادرش. مادرش گفت: «تنفگشو آورده که به جنگ اسرائیل بره»

انگار که حرف مادرش بهش قوت قلب داده باشد. کمرش را صاف کرد و راست ایستاد. تفنگش را بالا آورد و به حالت شلیک نگه داشت.

همینطور که از کنارشان رد می‌شدم، گفتم: «مستقیم شلیک کن به نتانیاهو»

دستش را بیشتر به سمت جلو کشید و آماده‌ی شلیک شد. 

مادران امروز، سرداران فردا را در دامان خود تربیت می‌کنند. همانطور که مادران دیروز اینکار را کردند.

بانوی عزیز، تو محور خانه‌ای. بصیرت، آرامش، صلابت و شجاعت تو، به خانواده‌ات هم منتقل می‌شود.

چه در شرایط عادی، چه در بحبوحه جنگ، شجاعت حرف اول را می‌زند. اگر ترسیدی، قافیه را باخته‌ای، حتی اگر شرایط تو بهتر از دشمن باشد...


فاطمه صیادنژاد

جمعه | ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ | #خوزستان #اهواز


برچسب ها :