در تیر ۲۰۱۴، یکی از جلسات دادگاه نظامی لبنان را به یاد دارم؛ جایی که حسین عطوی را به «جرم» شلیک موشک به سرزمینهای اشغالی محاکمه میکردند. نه یک نوجوان خام بود و نه جوانی تندرو؛ مردی متین، مقاوم و اهل دانش، دکترا در مطالعات اسلامی، روزنامهنگار سابق و استاد دانشگاه.
حسین در خانهای مقاوم بزرگ شد، اهل الهباریه در جنوب لبنان، همانجا که مادرش در ۹ سالگیاش با گلوله صهیونیستها شهید شد و پدرش با دستانش
پیکرش را جمع کرد. او بعد از اشغال ۱۹۸۲، به صفوف مقاومت پیوست.
سالها هر بار که صدای موشکی به سمت دشمن بلند میشد، عطر عطوی در هوا میپیچید. ژانویه ۲۰۲۴، پهپادی در کفرکوبا ماشینش را زد، ولی جان سالم به در برد. دوباره هدفش گرفتند، باز هم نجات یافت. سومین بار هم زنده ماند؛ انگار عمرش برای مقاومت نوشته شده بود.
حسین عطوی را هرگز از نزدیک نمیشناختم، اما حضورش، ایستادگیاش، برایم امید و دلگرمی بود. فقط دانستن اینکه هنوز آنجاست، در مرزها، در کمین دشمن و خستگیناپذیر، کافی بود برای دلگرم ماندن.
امروز اما خبر شهادتش رسید؛ در خودرویی در راه بعورتا هدف قرار گرفت و آسمانی شد. معلم، اندیشمند، مقاوم… تا آخرین نفس وفادار به راهش ماند.
حسین پاک
t.me/hossein_pak69
سهشنبه | ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ | #لبنان #بیروت