چهار شنبه, 11 تیر,1404

خانه‌های پیشکشی

تاریخ ارسال : جمعه, 06 تیر,1404 نویسنده : مهدیه‌سادات حسینی کرمان
خانه‌های پیشکشی

با ترس و لرز سوار تاکسی اینترنتی می‌شوم. بعد از شروع جنگ این اولین‌بار است که تاکسی اینترنتی می‌گیرم و تحت تاثیر اخبار درست و شایعات غلط، ناخودآگاه هزار فکر و خیال به ذهنم می‌زند و بدون هیچ دلیل مشخصی، به راننده بدبینم! 

دو سه دقیقه‌ای که می‌گذرد و گیر می‌کنیم توی ترافیک، سر بحث را باز می کند: «شهر خیلی شلوغه! از تهران یه عده اومدن و دنبال هتل و مسافرخونه‌ان. کاش اونایی خونه خالی دارن بدن به این بنده خداها» 

چیزی نمی‌گویم و توی سرم بساط منفی بینی را گسترده‌تر می‌کنم: «اگه همینا نفوذی چیزی باشن چی؟ یکی بیاد جا بده بهشون که ثواب کنه و کباب شه چی؟ فکرنکنم کسی جا بده بهشون، مردم می‌ترسن. نکنه خودش هم نفوذی باشه و می‌خواد رو مغزم کار کنه؟» 

ترافیک حوصله‌ام را سر می‌برد. اینترنت را روشن می‌کنم و کانال خبری را چک می‌کنم؛ ایران دوباره موشک زده به قلب تلاویو. کارشناس اسرائیلی اعتراف می‌کند که یک سوم تلاویو آسیب دیده و ویرانه شده.

گروه فامیلی را باز می‌کنم. بحث آن‌ها هم شلوغی این روزهای شهر است. دختر خاله نوشته: «بعضی مردم اسکان رایگان می‌دن به مسافرها» باور نمی‌کنم، بیشتر شبیه پویش‌های ویترینی‌ست تا واقعیت! دختر خاله مثال می.زند: «مثلا همین سایت دیوار، می‌گن از کل ایران توش اسکان رایگان زدن واسه تهرانی‌ها» 

برای اینکه اثبات کنم اشتباه می‌کند، سایت دیوار را باز می‌کنم و اسکان رایگان را جستجو می‌کنم.

تهران، اهواز، همدان، فارس و خیلی استان‌های دیگر اسکان رایگان گذاشته‌اند. متراژ خانه‌ی بعضی‌ها خیلی کم است و توی توضیحات از اینکه خانه‌شان کوچک است معذرت‌خواهی کرده‌اند. بعضی‌ها توی توضیحات داستان خودشان را از جنگ و اینکه چه شده که می‌خواهند خانه‌شان را به مسافرها بدهند نوشته‌اند. بومگردی‌هایی که می‌توانند هرشب چند میلیون از خانواده‌ها برای اسکان بگیرند، تاکید کرده‌اند که اسکانشان «رایگان» است.

با صدای آقای راننده سرم را بالا می‌گیرم: «بفرمایید خانوم، رسیدیم» تشکر می‌کنم و هنگام پیاده شدن دوباره به راننده نگاه می‌کنم؛ این بار جلوی بدبینی‌ام را می‌گیرم: مردی میانسال که دلش برای هم وطنانی که خانه‌هایشان را توی جنگ از دست داده‌اند می‌سوزد و دلش می‌خواهد زودتر جا پیدا کنند و از این سردرگمی رها شوند، همین!


مهدیه سادات حسینی 

جمعه | ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ | #کرمان


برچسب ها :