در خلوت دلانگیز اعتکاف، جایی که نفسها به آسمان نزدیکترند و دلها در روشنایی بندگی شسته میشوند، دستی لرزان و پر از امید به سوی خدا بلند شده است. دستی که تسبیحی آبی را حلقهوار در خود گرفته و با هر دانهاش زمزمهای عاشقانه را روانه عرش میکند.
بر فرشِ ساده و بیآلایش مسجد، تصویری از سردار دلها، حاج قاسم سلیمانی، و شهید ایمان درویشی، فرزند شجاع و عزیز کلاله، گویی حماسهای جاودانه را زمزمه میکنند. عکسهایشان همانجا کنار سجاده و تسبیح، در نقطهای آرام نشستهاند، اما حضورشان قلب این لحظه را زندهتر میکند.
اینجا در سکوت مسجد، شهیدی از خاک کلاله با شجاعت و اخلاصش، راهی را برای اهل ایمان روشن کرده است. حاج قاسم با نگاه پرصلابتش همچنان یادآور عهد و وفاست، و این دستهای دعا که به سوی خدا بلند شده، انگار به نیابت از تمام مردم، از خداوند آرامش و عزتی دوباره میطلبد.
این لحظه، تلاقی اشک و لبخند، عشق و اندوه، و بندگی و آزادی است. جایی که همه مرزها در هم میشکند و زمین و آسمان به هم نزدیکتر میشوند.
رقیه سالاری
سهشنبه | ۲۵ دی ۱۴۰۳ | #گلستان #کلاله
نهضت روایت گلستان
eitaa.com/revait_golestan