سه شنبه, 17 تیر,1404

رشد درد دارد

تاریخ ارسال : سه شنبه, 17 تیر,1404 نویسنده : زهرا کبریایی ورامین
رشد درد دارد

امسال نه از روضه‌های سر صبح حاج منصور و حسینیه سادات اخوی خبری بود؛ نه از هیأت حاج محمود کریمی و شب‌های ارگ. دو بار هم کارت حضور در بیت نصیبم شد اما از حضور محروم شدم. حتی هیات فاطمیون همین ورامین و پیشوا هم نتوانستم بروم.

درد خانه‌نشینم کرده بود.

شاید حجم غم ۱۲ روز جنگ و معراج شهدا، حالا زمین گیرم کرده بود؛ نمی‌دانم.

هرچه بود، کلافگی‌ام را به حد اعلی رسانده بود و حوصله‌ی هیچ کاری هم نداشتم. دلخور و دمغ داشتم با خودم ریز ریز غر می‌زدم.

همین یکی دو روز پیش یک جا خوانده بودم حاج رمضان گفته بود: «اگر هدف از بین بردن اسراییل است، هزینه‌ها خیلی سنگین می‌شود.»

یادم آمد توی ۱۲ روز جنگ هر جا برای روایتگری رفتم درباره‌ی سهم زن‌ها در جنگ داد سخن دادم. از تلاشی که باید برای آرامش خودشان و بچه‌ها و خانه داشته باشند. تا مدیریتشان برای مصرف انرژی.

از این که شاید درجنگ مجبور شوند مدتی بدون برق و آب زندگی کنند یا خیلی چیزهای دیگر!

برایشان از روحیه‌ی زن‌های لبنانی گفته بودم که میان جنگ بلدند زندگی کنند.

از لحظاتی گفتم که لبنانی‌ها برگشته بودند به شهرهایشان و روی تل خرابه‌های خانه‌ها ایستاده بودند و با صدای بلند می‌گفتند:

«راجعین منتصرین...»

وقتی هم می‌پرسیدم این روحیه‌ی مقاومت را از کجا آوردید می‌گفتند از شما زن‌های ایرانی یاد گرفتیم.


خیلی شعار «آن‌ها که ماندند باید کاری زینبی کنند» را توی حرف‌هایم زده بودم.

حالا توی عمل کردنش نمی‌دانم تحمل داشتم ذره‌ای شبیه زینب سلام‌الله‌علیها زندگی کنم؟

مثلا اگر عزیزی از دست بدهم؟

اگر 

خانه‌ام 

راحتی‌ام 

زندگی‌ام را 

از دست بدهم 

آدم تحمل کردنش، صبوری کردنش، راضی به رضای خدا بودنش هستم؟؟

باید بزرگ شوم.

باید بزرگ شویم.

رشد درد دارد؛ گاهی به وسعت از دست دادن تمام هستی‌ات!


زهرا کبریایی

eitaa.com/raavieh

سه‌شنبه | ۱۷ تیر ۱۴۰۴ | #تهران #ورامین

 

برچسب ها :