چهار شنبه, 11 تیر,1404

سحری روز قدس

تاریخ ارسال : شنبه, 09 فروردین,1404 نویسنده : طاهره مشایخ رشت
سحری روز قدس

طبق معمول شب‌های ماه مبارک تا سحر بیدار بودم و هنوز در شعف حظّ حضور شب گذشته در مهدیه رشت سیر می‌کردم و به دیدارهایی که پر از لطف و صفا بود. به قابلمه سر زدم که ببینم پلو دم کشیده یا نه؛ یاد مقلوبه افتادم. یعنی چند روزی بود در ذهنم رفت‌وآمد داشت و دوست داشتم امتحانش کنم. انگشت نم‌دارم را که به دیواره قابلمه زدم و جیلیزویلیز دیگ درآمد فهمیدم وقتش شده و زیر دیگ را خاموش کردم. فکرم مشغول مقلوبه و روز قدس بود که به ذهنم زد فن مقلوبه را اجرا کنم و تا قبل از پیاده‌روی به پیشواز لعنت بر اسرائیل بروم. یعنی با دو پیمانه برنج هم قبوله این مقلوبه؟ این دیگ کوچک دونفره کجا و جنایت‌های اسرائیل از خدا بی‌خبر کجا! باید حتما به قول گیلکها یک "تیان" بزرگ پلو بار بگذارم با مخلفاتش تا مقلوبه مقبول گردد!

یعنی با همین دو پیمانه پلوی سفید بدون بادمجان و مرغ و گوشت و بقیه ترکیباتش مقبول نمی‌افتد این مقلوبه!؟

بسم الله گفتم و به نفرت درونی و قلبی‌ام فکر کردم که اندازه یک کوه کینه و نفرت ترشح می‌کند به این نکبت تاریخ که الهی از نقشه جغرافیا که سهل است؛ از صحنه روزگار وربیفتد به زودی. به حقّ خون کودکان و دختران و مظلومان غزّه و فلسطین. الهی آمین.

دیگ دونفره نُقلی را توی بشقاب پلوخوری برگرداندم و از ته دل بلند گفتم: «مرگ بر اسرائیل!»


طاهره مشایخ

جمعه | ۸ فرودین ۱۴۰۴ | #گیلان #رشت

پس از باران؛ روایت‌های گیلان

eitaa.com/pas_az_baran

برچسب ها :