چهار شنبه, 12 آذر,1404

سفرنامه بوسنی 1404

تاریخ ارسال : سه شنبه, 11 آذر,1404 نویسنده : احمدرضا روحانی‌سروستانی فارس
سفرنامه بوسنی 1404

(بخش اول)

قبل از ظهر بود که از سفارت تماس گرفتند و گفتند ویزایت آماده است. از خوشحالی بال در آوردم. دیروز که مدارک را در خیابان دربند تهران تحویل سفارت دادم، به من گفتند امروز یک‌شنبه است و بوسنی تعطیل. فردا هم که مدارک را بفرستیم، اگر سیستم قطع نشود و مشکل خاصی پیش نیاید، ویزا تا دو سه روز دیگر آماده می‌شود. اما انگار خدا با من یار بود و همان روز دوشنبه که مدارک را فرستاده بودند، ویزا هم آماده شد.

حدود ساعت یک بعد از ظهر، پاسپورتم و برچسب ویزای داخل آن را در یک دستم نگه داشته بودم و گوشی موبایل برای خرید اینترنتی هم در دست دیگرم. همان موقع هم ارزان‌ترین بلیط را خریدم: برای سه صبح فردا، از فرودگاه امام خمینی.

از قبل که می‌خواستم از شیراز حرکت کنم، چمدانم را پیچیده بودم و وسایلم آماده بود. کار خاصی نداشتم و تصمیم گرفتم بعد از مغرب اول به زیارت شاه‌عبدالعظیم – که در مسیر بود – بروم و ساعت یازده و نیم شب هم راهی فرودگاه شوم.

حدود ساعت ده و سی به امامزاده رسیدم، اما گفتند حرم تا نیم ساعت دیگر بسته می‌شود و باید عجله کنم! پرسیدم چرا؟ گفتند برای نظافت بسته می‌شود و یک ساعت قبل از اذان صبح هم باز می‌شود. خواستم بگویم مردم در حرم باشند هم شما می‌توانید نظافت کنید، ولی دیدم چانه‌زدن همین وقت کم را هم تلف می‌کند.

زیارت مختصری کردم و کتاب دعا را برداشتم که حرم نیمه‌تاریک شد. بلندگو هم با صدایی که از قبل آماده شده بود، از زائران می‌خواست آنجا را ترک کنند. کلی هم ارفاق کردند و ما – با چند نفر باقیمانده – راه آمدند و تا ساعت یازده من را نگه داشتند.

حدود ساعت یازده و نیم به فرودگاه امام رسیدم. هرچه در مانیتورِ اطلاعات پرواز گشتم، از پرواز ساعت سه و بیست دقیقه شرکت «پگاسوس» چیزی پیدا نکردم. داشت آه از نهادم بلند می‌شد که چشمم به گوشه مانیتور افتاد و فهمیدم اینها پروازهای ورودی است. یکی از مسافران هم راهنمایی‌ام کرد که برای پروازهای خروجی باید به طبقه بالا بروم.

ادامه دارد…


احمدرضا روحانی‌سروستانی

دوشنبه | ۲۶ آبان ۱۴۰۴ | #فارس #شیراز

سیاه‌مشق‌های یک نوقلم



برچسب ها :