
بالاخره عقربههای ساعت به یازده و بیست رسید و درهای هواپیمای دیگری از شرکت پگاسوس به رویمان باز شد. حدود دو ساعت را با تکانهای شدید هواپیما در آسمان کشورهایی که نمیدانستم کجا هستند، گذراندم. روی بلیط ساعت پرواز را یازده و سی نوشته بود و مدت پرواز را هم دو ساعت اعلام کرده بود. با این حساب باید حدود ساعت یک و سی دقیقه به مقصد میرسیدیم، اما با کمال تعجب زمان ورود به سارایوو را ساعت یازده و چهل دقیقه نوشته بود. اول فکر کرده بودم حتماً اشتباهش شده، ولی وقتی به آسمان بوسنی رسیدیم فهمیدم ساعت درست بوده و من اختلاف ساعت بین کشورها را در نظر نگرفته بودم.
وقتی خلبان اعلام کرد که در حال کم کردن ارتفاع هستیم، ما بالای ابرها بودیم. هیچچیز به جز ابر سفید یکتکه زیر پایمان دیده نمیشد. چند دقیقه بعد ما وسط ابرها بودیم و چند دقیقه بعدتر کشور بوسنی خودش را به ما نشان میداد: سرزمینی سرسبز و پر از درخت و خانههایی با شیروانی قرمز که در این سرسبزی پراکنده بودند. کمی که جلوتر رفتیم، ساختمانهای بزرگتر و آپارتمانها و فروشگاههای بزرگ تجاری هم دیده شدند و چند دقیقه بعد در فرودگاه بینالمللی سارایوو به زمین نشستیم.
قرار بود در این سفر مهمان آقای زارعان باشم. اصلاً دلیل آمدنم به بوسنی هم خود ایشان و فعالیتهایش است. (دربارهی ایشان مفصل خواهم نوشت.) ایشان هم مهماننوازی کرده و برای بردن من به فرودگاه آمده بود. فرودگاه تا محل اقامتمان – که خارج از شهر سارایوو بود – حدود بیست کیلومتر فاصله داشت. در این مدت چشمم به طبیعت و منظرههای در مسیر بود و گوش و زبانم به گپ زدن با میزبان.
یکی از علاقههای همیشگیام، آشنایی با مناسک دینی بقیه فرهنگها و مذاهب اسلامی است و از میزبان خواستم هر وقت به یکی از این مراسمات میرود، من را هم با خودش ببرد. او هم گفت: «اتفاقاً چند ساعت دیگر تشییع جنازهی پدر یکی از همکارانش است و من هم میتوانم با او بروم.»
وقت نماز گذشته بود و باید اول نماز ظهر را میخواندم. وقتی دیدم کالج دستشویی ایرانی دارد، انگار دنیا را به من داده بودند. در دستشویی فرودگاه آنقدر حالم بد شده بود که اگر اینجا هم مثل همانجا بود، همانجا روی زمین مینشستم و دو دستی بر سرم میزدم. اما خدا را شکر، قرار بود این چند هفته اقامت در اروپا را در یک محیط ایرانی بگذرانم.
ادامه دارد…
احمدرضا روحانیسروستانی
سهشنبه | ۲۷ آبان ۱۴۰۴ | ساعت ۱۱ صبح
بوسنی_سارایوو
سیاهمشقهای یک نوقلم