
صبح تا ظهر مشغول کارهایم بودم و سفرنامهام را نوشتم. نماز ظهر را که خواندم، به میزبان گفتم اگر امکان دارد سر کلاس بچهها بروم و کمی با آنها حرف بزنم. اتفاقاً گفت امروز خودش دو کلاس «دین و زندگی» دارد و من میتوانم بهجای او سر کلاس بروم.
ایام فاطمیه بود و دوست داشتم برای این نوجوانان دختر و پسر از حضرت زهرا(س) بگویم. کالج در سالهای اول — وقتی دانشآموزانش زیاد و وضعیت مالیاش خوب بود — کلاسهای دختران و پسران را جدا برگزار میکرد. اما با کاهش بودجه و تعداد دانشآموزان، ناچار شدند کلاسها را مختلط کنند. البته این اختلاط در فرهنگ خودشان — که دختران و پسران خارج از مدرسه همیشه و همهجا با هم هستند — چیز عجیبی نیست. در ثانی فقط در کلاس با هم هستند و سالن غذاخوری و ورزششان از هم جدا است.
یکی از کلاسها هفت دانشآموز داشت و دیگری تنها چهار نفر. ابتدا خواستم ببینم این دختران و پسران حنفیمذهب از حضرت زهرا چه میدانند. سطح اطلاعاتشان متفاوت بود. بعضی بیشتر از آنکه «دختر پیامبر و همسر علی و مادر حسنین» است چیزی از او نمیدانستند. بعضی دیگر هم چند قصه از ایشان شنیده بودند؛ مثلاً اینکه گردنبند خود را به فقیر بخشیده یا چیزهای شبیه این. کاملاً مشخص بود که فرهنگ اروپایی محیط زندگیشان بر فرهنگ دینیشان غلبه دارد و اصلاً در این عوالم نیستند.
من هم به اندازهٔ سن و شرایطشان، از فضایل حضرت زهرا گفتم. اما راستش واکنشی نشان ندادند. مشخص بود برایشان جذاب نبود. (که البته شاید ارائهٔ من را هم نپسندیده باشند.) در پایان کلاس از خودشان خواستم تا موضوع کلاس بعد را پیشنهاد بدهند و یکی از دخترها موضوع «زندگی در ایران» را پیشنهاد کرد و بقیه هم تأیید کردند.
روزم هنوز تمام نشده بود و شب قرار بود به یک مراسم ایرانی برویم. ایرانیهای مقیم شهر سارایوو بعد از نماز مغرب در «حسینیه» برنامهٔ عزاداری داشتند: سالنی کوچک که دورتادور آن را صندلی چیده بودند و تنها برنامهاش هم یک سخنرانی آقای زارعان بود. از بدِ حادثه برای مداح هم مشکلی پیش آمده بود و روضهخوانی هم نداشتند! حاضران آن جمع از خانوادههای کارمندان سفارت و رایزنی فرهنگی و دیگر نهادهای ایرانی کشور بوسنی بودند؛ جمعی که مجموع خانمها و آقایان و کودکانش به پنجاه نفر هم نمیرسید.
در راه برگشت به میزبان گفتم: در شیراز آنقدر مراسمهای محرم و فاطمیه زیاد است که یک کانال به نام «هیأت کجا بریم» به این منظور به راه افتاده که همهٔ مراسمها را اعلام کند. ما هم با توجه به مکان و زمان مراسمها میتوانیم انتخاب کنیم که از بین دهها مراسم به کدام یک برویم. و اینجا تنها یک مراسم ساده برای ایرانیها وجود دارد و اگر مشکلی برای مداح پیش بیاید، حتی یک نفر مداح جایگزین ندارند.
ادامه دارد…
احمدرضا روحانیسروستانی
پنجشنبه | ۲۹ آبان ۱۴۰۴ | بوسنی_سارایوو