- مذهب من حیدر/ جانم امیرالمومنین حیدر
صدای بلندگوی موکب با صدای پیرمرد ۸۰ ساله قاطی شده بود. رفیقش که عصا به دست، زل زده بود به مردم جلوی موکب، با صدای نرمی گفت: «میگی ایرانم میزنه؟ تهش چی میشه؟»
پیرمرد، کمرش را صاف کرد و پشتش را چسباند به صندلی و گفت: «آرهههه. صددردصد. ایران رو دستکم گرفتی؟»
کمی مکث کرد و ادامه داد: «یادت رفته؟ همین مردم که میبینی تو صف شیرینی عید غدیر ایستادن، زمان دفاع مقدس، تو صف اهدای جون ایستاده بودن.»
زهره فرهادیصدر
شنبه | ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ | #خراسان_رضوی #سبزوار
حسینیه هنر سبزوار
ble.ir/hoseinieh_honar_sabzevar