چهار شنبه, 11 تیر,1404

طبیعت بی‌جان

تاریخ ارسال : شنبه, 13 اردیبهشت,1404 نویسنده : زهرا شنبه‌زاده‌سَرخائی بندرعباس
طبیعت بی‌جان

آقای شهبازی ماشین را گوشه‌ای در محوطه پارک‌کرد. مثل مرغ از قفس پریده، تشکرکنان پیاده شدم. محوطه این‌طرف برخلاف پارکینگ، خیلی شلوغ بود از ماشین‌های آتش‌‌نشانی و نیروهایش ‌گرفته تا آمبولانس‌های هلال احمر و جوان‌های زبده‌ و پاکبان‌های زحمت‌کش. اولین چیزی که بین حجم آتش و دود توجهم را جلب کرد طبیعت بی‌جان بود. قدم‌هایم را تندتر برداشتم. باید پلک می‌‌بستم و قبل از انفجار آنجا را تصور می‌کردم. آسمان آبی، صدای گنجشک‌ها در یک عصر بهاری از لابه لای شاخه‌های درختچه‌ی کاسیا با گل‌های زرد خوشرنگ و گل‌های زینتی اما آن‌وقت آسمان دود گرفته را می‌دیدم و درختچه‌هایی که از نیمه شکسته، گل کاسیاهایی که خم شده و از ترس برگ‌هایشان جمع‌شده بود و نهال‌های توتی که دیگر درخت نمی‌شدند.

زهرا شنبه‌زاده‌سَرخائی

یک‌شنبه | ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ | #هرمزگان #بندرعباس اسکله شهید رجایی


برچسب ها :