دوشنبه, 16 تیر,1404

عمو

تاریخ ارسال : یکشنبه, 15 تیر,1404 نویسنده : محمدجواد ایزدی سنقر
عمو

از کودکی آرزو داشتم کاش اجازه می‌دادند به همه بگویم عموی من کیست! و این حس غرور را فریاد بزنم، درحالی که خودم هم نمی‌دانستم دقیقا چه باید بگویم، فقط می‌دانستم شخصیت مهمی هستند و برای ما بچه‌ها که فقط در طول سال چند روز با خبر آمدنشان در منزل پدربزرگم جمع بودیم و عشق می‌کردیم. همه چیز بود از سوغاتی و هدایای‌ دوست داشتنی تا شخصیت کاریزماتیک خودشان که در عین پایبندی به یکسری اصول آنقدر جذاب بود که هیچوقت از دیدنش و از بودنش سیر نشدیم. و روزی که آسمانی شد آرزو کردم کاش هیچوقت کسی متوجه نمی‌شد عموی مهربان من چه کسی‌ست ولی در عوض دلم خوش بود که باز هم می‌توانم در آغوش مهربانش آرام بگیرم.


محمدجواد ایزدی

شنبه | ۱۴ تیر ۱۴۰۴ | تاسوعا | #کرمانشاه #سنقر


برچسب ها :