چهار شنبه, 11 تیر,1404

غریب پشت پدافند

تاریخ ارسال : سه شنبه, 27 خرداد,1404 نویسنده : رحمت‌الله رسولی‌مقدم یاسوج
غریب پشت پدافند

خبر آمد که پدافند جزیره خارگ فعال شده است. نگران همکاران، دانش‌آموزان و والدینشان شدم؛ به‌خصوص خانواده‌ی دانش‌آموز نخبه‌ام امیرعباس که پدرش سرگرد ارتش است. 

با پدرش تماس گرفتم، پاسخ نداد. نگران‌تر شدم و با مادرش تماس گرفتم. گوشی را برداشتند، درحالی‌که که نگران بودند.

از احوالشان پرسیدم و گفتم که آقافرهاد پاسخ ندادند. گفت: «امشب سر پسته. هم با پهپاد و هم جنگنده حمله کردن اما خداروشکر نتونستن کاری کنن.»

کمی دلداری دادم و گفتم: «خواهر! توکلتون به‌خدا باشه، اما کاش شما می‌اومدین بیرون!»

گفت: «نمی‌تونستم شوهرم رو اینجا تنها بذارم. باید کنارش بمونم با بچه‌هام.»

 بعد گفت: «فرهاد عاشق شغل‌شه. تعصب داریم رو شغلش، هر چند خیلی سخته! بحث غیرته و خاکه وطنمونه دیگه. دعا کنید برا تمام رزمنده‌ها! همه اینجا غریبند!»

بله غریبند چون کرد هستند و از شمال غرب کشور برای دفاع از کیان وطن به جزیره رفته‌اند. 

تماس را که قطع کردم، زیر لب خواندم:

«در راه تو

کی ارزشی دارد این جان ما؟

پاینده باد خاک ایران ما»


رحمت‌الله رسولی‌مقدم

شنبه | ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ | #کهگیلویه_و_بویراحمد #یاسوج

جنگ از اینجا؛ روایت مردم از جنگ

ble.ir/Jang_azinja


برچسب ها :