چهار شنبه, 11 تیر,1404

قالی جنگ زده

تاریخ ارسال : یکشنبه, 25 خرداد,1404 نویسنده : زهره ملک‌شاهی ایلام
قالی جنگ زده

هربار که به قالی دستباف مادربزرگم که در اتاق پذیرایی‌اش بود، نگاه می‌کردم. برایم سؤال می‌شد که چرا طرح قالی تا یک‌سوم، نوار و ستون‌های عرضی رنگی رنگی دارد و از آن به بعد زرد یکدست می‌شود؟ با خودم می‌گفتم: شاید نخ‌های مادربزرگ تمام شده یا شاید سلیقه‌ و حوصله‌اش کم آمده. اما همین را می‌دانستم قالی حرفی برای گفتن دارد. حرفی مانده در گلو، از همان جایی که به زرد رسیده. 

از مادربزرگ که پرسیدم، نفسی کشید، دست‌های حنایی‌اش را محکم باز و بسته کرد و زیرلب گفت: «قالی جنگ زده.» معنای حرفش را نفهمیدم. قالی جنگ زده. اما مگر قالی هم به جنگ رفته بود؟! از جنگ فقط چیزهایی شنیده بودم. وقتی پدر، مادر یا بزرگتری می‌گفت آن زمان، در دامنه‌ی کوهی، زیر چادری، کنار درختی پناه گرفته‌ایم، تصویری برایم شکل می‌گرفت اما نه به قدرت آن عمیق بودنش که می‌گفتند.

مادربزرگ دستان چروک بسته‌اش را روی زانویش گذاشت، به خال‌های زیر لب پایینی‌اش که تکان می‌خورد نگاه کردم که می‌گفت: «وقتی جنگ تمام شد و از پناهگاهی که هفت‌نفری رفتیم و پنج نفری به خانه برگشتیم، میان تمام اقوام و خویشان زبانزد اینکه تنها خانواده‌ای بودیم که با تعداد بیشتری برگشتەایم. از تمام خانه، زیر همه‌ی کلوخ و سنگ‌های افتاده، تنها دار قالی نیمه کاره و یک گلوله نخ‌زرد مانده بود. با همان نخ زرد ادامه‌اش دادم تا هربار که نگاهش‌ می‌کنم به خود بگویم تا نوارهای عرضی رنگی رنگی حالم خوب بود. بعد از آن هم تلاش کردم حالم خوب بماند. »

غمی عجیب مرا گرفت، غمی زیرپوستی مثل امروز که باصدای مهیبی که نمی‌دانستم از کجا و به کدام جهت است از خواب پریدم. مثل امروز که اخبار و تیترهای پررنگ پشت سر هم می‌آمدند که صبحگاه، مرگ سایه‌ی سنگینی انداخته است روی هم‌وطنانی که قبل از خواب، برنامه‌ی فردایشان را ریخته بودند. 

جنگ تنها صدای موشک و پدافندهایی نیست که از کنار گوشمان می‌گذرد، جنگ می‌تواند چون میخی باشد که دیواری را زخمی می‌کند. روی پای خود ماندن و نترسیدن در خون ما جاری‌است، چیزی که شهیدانمان واو به واو به ما آموخته‌اند‌. حالا می‌فهم چرا قالی از دنیای رنگی رنگی‌اش به دنیای یکدستی رسیده بود اما به خود می‌گویم ما باید رنگی رنگی بمانیم. رجی سبز و رجی سرخ. رجی سبز و رجی سرخ و یک دنیا سفیدی آن وسط. فعلا در رج سرخیم اما بە سبز می‌رسیم و سفید...


زهره ملک‌شاهی

شنبه | ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ | #ایلام

حوزه هنری انقلاب اسلامی استان ایلام

ble.ir/artilam


برچسب ها :