شنبه, 15 آذر,1404

مأموریت آخر

تاریخ ارسال : شنبه, 15 آذر,1404 نویسنده : فرزاد مصطفایی لنده
مأموریت آخر

در خون خویش خفتی، بی‌دفاع از نام وطن؛

سوز دل مادران، هم‌نوا با اذان شام شهادتت شد؛

امروز امنیت این خاک با یاد حجت‌الله، رنگ غیرت گرفت.

ای شهید! ای پرچمدار ایمان و آرامش وطن،

امروز که رفتی، بغض خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد در گلو مانده و دیده‌ها بی‌بهانه به عکس‌های خونین تو می‌نگرند.

همسرت، هر شب شمع یاد تو را روشن می‌کند و

زیر لب نامت را زمزمه می‌نماید؛ انگار هنوز منتظر است که در را بگشایی و با لبخند،

آشتی دوباره‌ای میان جان‌ها و دل‌ها جاری سازی...

فرزندانت، با دستان کوچک، راز عاشقی را در آغوش خاک می‌جویند و دیگر عزیزان، مویه‌کنان، به خاطرات روزهای شیرین دیروز پناه می‌برند.

چه دشوار است بازگو کردن آن لحظه که

برادران و همرزمانت، خبرِ پر کشیدنت را شنیدند

و سینه‌شان از هجوم داغ و بی‌قراری، به آتش کشیده شد.

نغمه «ارباب ارباب» شهدای کربلا اما امشب در چشمان خیس مردمان رامشیر و لنده تازه‌تر طنین‌انداز است؛ تو نیز با خون پاکت، مرزهای خستگی را عبور دادی و پیکرت، خیمه امید را در قلب‌ها برافراشت.

از آن سوی ظلمت جهل و دشمنی، نوای تو، یادآور اذان صبحی‌ست که به روشنایی ختم می‌شود؛

و این خاک، انگار زیر گام‌های توده‌های عزادار، ثانیه‌شماری می‌کند تا فردا، پیکر مطهرت بر دستان مردم تشییع شود و هر لاله‌ی دشتِ وطن، با نام تو سَر بلند کند.

ای حجت‌الله ولی‌زاده، مدافع امنیت! ما هنوز چشم انتظار آن روزیم که جای خالی تو با پیروزی آرمانت پر شود؛ و خون تو، ریشه‌های اتحاد، غیرت و عشق به سرزمین را جان‌دوباره بخشد.

فرزاد مصطفایی

دوشنبه | ۱۹ آبان ۱۴۰۴ | کهگیلویه و بویراحمد لنده

برچسب ها :