واقعیت این است که دلم سفر میخواهد، دلم غذای خوشمزه میخواهد، دلم میخواهد از مسخرهبازی بچهام خیلی بخندم، درباره چیزهای مختلف بنویسم، دلم کارهای الکی و خوشیهای کوچک میخواهد... ولی وسط همه اینها صدای ضجهای میآید و به قول آن قهرمان کتاب طاعون «نمیتوانم تنهایی خوشبخت باشم.»
قضیه، حتی اگر این همه تاریخ و آن همه جغرافیای لگدکوب شده هم نبود، اگر ماجرای غرور و چیزی که بشود برایش مرد، هم نبود؛ ...قضیه این است که دلم میخواهد زندگی کنم و کمی دورتر دست چنین پسر قشنگ و عزیزی که خنده خرگوشیاش لابد دل مادرش را هر روز میبرده؛ آن طور در آتش نباشد.
لازم نیست فکرهای پیچیده و ادله فلسفی جور کنیم.
قضیه این است که نمیشود این ۱۹ساله رعنا، شعبان احمد حافظ قرآن و خندهرو، در آتش «یاالله» بگوید و همه گلستانهای عیش ما و جهان آتش نگیرد
هرچه میگذرد بیشتر باور میکنم هنوز هم برای سفیدها، ما آدم نیستیم.
زهرا داور
ble.ir/aghlozendegy
سهشنبه | ۲۴ مهر ۱۴۰۳ | #قم