سه شنبه, 10 تیر,1404

همسایهٔ سایت نطنز

تاریخ ارسال : یکشنبه, 25 خرداد,1404 نویسنده : زهرا عالمی بادرود
همسایهٔ سایت نطنز

ما تو فاصله تقریبا ۲۵ کیلومتری سایت نطنز زندگی می‌کنیم. 

داشتم نماز صبح می‌خواندم که وسط نمازم صدای مهیب آمد و شیشه‌ها لرزید. فکر کردم زلزله است. چون توی منطقه بافت فرسوده زندگی می‌کنیم. فکر کردم ساختمان‌های فرسوده دارد میریزد. نمازم که تمام شد دیدم صدا قطع نمی‌شود. رفتم تک تک جاهای خانه را برسی کردم. دیدم هیچ اتفاقی توی خانهٔ ما نیفتاده. جانمازم را برداشتم و رفتم بالای سر بچه‌هام پهن کردم. گفتم اگر اتفاقی افتاد دست بچه‌هام را می‌گیرم پرتشان می‌کنم بیرون خانه. به خودم گفتم «خوبه چادر نمازم سرمه»

پیش خودم هزارجور فکر کردم الا این که...

صدا قطع نشد. هوا کم کم داشت روشن می‌شد. بیرون از خانه صدای چند نفری می‌آمد. چادر مشکی‌ام را سر کردم. رفتم بیرون چندتا از مردهای همسایه داشتند با هم حرف می‌زدند. یکی از آقایان که آمد برود خانه‌شان، پرسیدم ازش: «ببخشید صدای چیه؟»

آن آقا گفت: «سایت نطنز رو اسرائیل زده». فکر کردم مسخره می‌کند. باورم نشد. وقتی آمدم توی خانه گوشی‌ام را برداشتم، چک کردم. تو گروه دوستانم چندتا از دوستان که توی تهران زندگی می‌کردند گفتند اطرافشان را زدند. توی محله‌شان پر از دود و خاک است. باز هم باورم نشد. تلویزیون را روشن کردم گذاشتم روی بی‌صدا تا بچه‌هایم بیدار نشوند. دیدم زیرنویس تلوزیون خبر را تایید می‌کنند. واقعا سایت نطنز و تهران را اسرائیل زده .

رفتم بالای سر بچه‌هایم. یک لحظه کودک‌های بی‌گناه و مظلوم غزه آمدند جلوی چشم‌هایم.

امان از دل مادرشان؛ امان از بی کسی...


زهرا عالمی

جمعه | ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ | #اصفهان #نطنز #بادرود


برچسب ها :