چهار شنبه, 11 تیر,1404

همسایه‌ی اروپایی

تاریخ ارسال : دوشنبه, 02 تیر,1404 نویسنده : معصومه محمودی قم
همسایه‌ی اروپایی

عمان ساکنیم. قبل از جنگ آمدم ایران و با بسته شدن خطوط هوایی ماندگار شدم. من اینجا و همسر و فرزندان آن‌ور آب...

یکی از همسایه‌های ما توی عمان، مردی‌ست بور و چشم رنگی. از همان اروپایی‌ها یا شاید هم آمریکایی‌هایی که ایرانی‌ها برایش سر و دست می‌شکنند. در این چهار سال، فقط گه‌گداری بین راهرو و توی آسانسور به هم بر خورده‌ایم دیداری در حد یک کلمه، "های، هلو"

با بچه‌ها و آقای همسر هم همین‌طور. نمی‌دانم چرا هیچ وقت معاشرتمان از این حد فراتر نرفت. نمی‌دانستیم اسمش چیست؟ کجایی‌ست؟ کلا بود و نبودش را حس نمی‌کردیم. دیروز سر صبح آمده در خانه، خندان و خوشحال. کیک تولدی در حد ده پانزده نفر را به عنوان پیش‌کش با خود آورده بود. در جعبه را که باز کرد روی کیک نوشته بود درود بر ایران و مردمش. با آقای همسر دست داد و یک دنیا تشکر کرد بابت این ایستادگی در مقابل قلدرهای بین‌المللی. تازه امروز ما فهمیدیم مرد همسایه بلژیکی است.

معصومه محمودی

جمعه | ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ | #قم

روایت قم

ble.ir/revayat_qom



برچسب ها :