گامهایم را کمی سریعتر برمیدارم تا مبادا از تشییع عقب بمانم. از سراشیبی ورودی درب ۸ حرم بالا میروم تا وارد شبستان شوم. داخل شبستان که میشوم سیل جمعیتی را میبینم که به شوق زیارت شهید از یکدیگر سبقت میگیرند تا دستشان بوسه بر تابوت پاکش زند و معطر به عطر شهید شود.
به صحن صاحب الزمان که میرسند همه گرد شهید همچون حلقههای به هم فشرده تسبیح حلقه میزنند. گویا اینبار شهید خود راوی حماسه خویش است و مردم مستمع مجلس پرفیض شهید.
بغض گلوی جمعیت را فشرده. حلقههای اشک از گونهی میهمانان سرازیر است و قلبشان را آبیاری میکند. لشگری که قائدش شهیدی شده است تا خون حیات را بر رگ زائرینش جاری کند. زائرینی که عزت و افتخارشان را مدیون پایداری شهید میدانند.
گوینده مجلس بلندگو به دست شعار مرگ بر اسرائیل میدهد و مردم به همراه او با شعار مرگ بر اسرائیل، تجدید پیمانی میکنند با شهید.
علیرضا امین
سهشنبه | ۲۴ مهر ۱۴۰۳ | #قم
روایت قم
ble.ir/ revayat_qom