چهار شنبه, 12 شهریور,1404

گرم‌تر از فلافل آبادان

تاریخ ارسال : دوشنبه, 10 شهریور,1404 نویسنده : ملیحه خانی کاشان
گرم‌تر از فلافل آبادان

مردها بی‌مزد و منت همه جوره پای کارند برای امنیت مردم. بی آنکه خسته شوند باید دوازده ساعت با موتور گشت بدهند. در ایست بازرسی‌های ورودی و خروجی شهر با دقت عمل کنند. موارد مشکوک را شناسایی و کت بسته بفرستند جایی که باید بروند.

اما زن‌هایند که مغزشان می‌تپد روی تک تک مسائل حاشیه‌ای. از دعا برای سلامتی جان مردها بگیر تا تهیه وعده خوراکی ناچیز. 

مردها یک طور سختی کار دارند در خط مقدم. زن‌ها طوری دیگر در پشتیبانی.

لای پیچیدن نان و مخلفات فلافل، هرکس پیشنهاد مختلفش را مطرح کرد.

- کاش به جای این‌همه خرده ریز یک‌ پلو‌قیمه دست و پا می‌کردند.

- همه‌اش هم برنج خوب نیست.

- آخه این نون مینی به کجاشون می‌رسه؟ چطور تا وقت سحر تو کوچه خیابون‌ها گشت بدهند؟ یا یک‌ لنگه پا پست بدهند؟

- مَردند و معده‌شون با ماها فرق داره.


سنش به زیر بیست سال می‌خورد. هرکس که نمی‌دانست خیال می‌کرد بیست سال را پرکرده. از بس که بزرگ بزرگ فکر‌ می‌کرد و حرف می‌زد. اسم تک‌تک موشک‌ها و‌ تعداد عملیات‌های انجام شده را با رسم شکل بلد بود. شخصیت‌های نظامی را کامل می‌شناخت و برایشان غش و ضعف می‌رفت. برای شهدا طور دیگری هلاک می‌شد.


وقتی شنید عده‌ای برای تدارک فلافل مخالفند رو به خانم بغل دستی‌اش کرد. به طوری که بقیه هم بی‌نصیب نمانند، گفت: «به خوردن یکی یا دوتا ساندویچ بیشتر که نیست. این مردهایی که ده دوازده روزه از کار و زندگی‌شون زدند پشتشون به چیزی دیگه گرمه. گرم‌تر از فلافل تند و تیز آبادان. اینها ایمان‌شون بالاست که اینطوری پای کارند.!»


ملیحه خانی

دوشنبه | ۹ تیر ۱۴۰۴ | #اصفهان #کاشان پشتیبانی مردمی از نیروهای بسیج


برچسب ها :