یادم میآید وقتی سه سال پیش اغتشاشاتی بر سر زنها و حقوقشان شده بود.
همه در تکاپو بودیم چهرهی واقعی یک زن ایرانی را به هم وطنهایمان نشان بدهیم.
امشب تلوزیون داشت تصویری را با هزاران حرف و لغت به چشمها و گوشهای ما هدیه میکرد.
من تکان خوردم!
لحظهی تخریب صحنهی استادیوی مجری را میگویم.
صدایش مهیب بود هر زنی و حتی هر مردی ممکن بود بترسد.
همه آن حرف.هایی که یک عمر میخواستیم از زن ایرانی به دنیا مخابره کنیم امشب در چند دقیقه منتشر شد و سحر امامی گل کاشت.
به معنی واقعی کلمه، مخصوصا با آن انگشتی که از حاج قاسم و سید حسن نصر الله و خیلی قبلتر از زینب کبری به ارث برده است .
همان انگشتی که صلابت و شجاعت و جسارت و همه چیزها را در بهترین نحو خود از وجود یک زنِ آزاده نشان میدهد.
تا تلفنهای خود راروشن کردیم عکس اقتدار این زن را دیدیم .
لحظهای احساس کردم دیگر خیالم از مردهای کشورم راحت است.
سحر امامی بلند گفت: الله اکبر.
من هم در جمع خانوادهی در تکاپویم بلند گفتم: زن که الله اکبر بگوید مردها قویتر میشوند و بلندتر میگویند.
مریم غلامی
دوشنبه | ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ | #خراسان_شمالی #بجنورد
راویراه؛ روایت خراسان شمالی
eitaa.com/raviraah