روایت پرواز کبوتران خونین ایران
امروز، خیابانهای تهران، میعادگاه عشقی بود که از مرزها فراتر میرفت. در میان حماسه حضور، نه گهوارههای خالی، بلکه گهوارههایی به حرکت درآمدند که در آلوگیهای کوچکشان، پیکرهای پاک کودکان شهید آرام گرفته بود. این صحنه، تجلیگاه اوج مظلومیت و قساوت بود؛ تصویری که قلبها را به آتش کشید و اشکها را سرازیر ساخت.
تابوتهای کوچک طفلان شهید، فریادی بود از حنجرههای کوچک اما خاموش، روایتگر قصه هزاران کودکی که پیش از آنکه طعم زندگی را بچشند، در آغوش مرگ آرام گرفتند. نه فرصتی برای بازی، نه مجالی برای رؤیاپردازی؛ تنها گامهایی کوتاه در دنیایی که با بمب و خون، رنگباخته بود. پیکرهای نحیفشان، شاهدان خاموش جنایاتی بودند که تاریخ را شرمسار میکند.
در این حماسه باشکوه، درد و افتخار در هم آمیخت. اندوهی عمیق، از دست دادن این غنچههای نشکفته، بر جانها نشست. اما در پس این غم، شجاعتی وصفناپذیر رخ مینمود؛ شجاعت ملتی که کودکانش نیز در مسیر مقاومت، اسطورهای شدند. این گهوارههای کوچک، نه تنها غم از دست دادن، که پایداری ملتی مقاوم و صبور را فریاد میزدند؛ ملتی که حتی کوچکانش نیز، سند مظلومیت و مقاومت بزرگشان شدند.
این صحنه، بیش از یک تشییع ساده بود؛ پیامی جهانی از عمق فاجعه انسانی در جنگ دوازده روزه ایران. گهوارههای کودکان شهید، امروز در دستان مردم تهران، به پرچمهایی از خون و شرف بدل شدند؛ پرچمهایی که فریاد میزدند: جهان! بنگر چه بر سر معصومیت میآید! و همزمان، نویدبخش پیروزی خون بر شمشیر بودند. این تصویر، تا ابد در تاریخ ثبت خواهد شد؛ یادمانی از مظلومیت بیپایان و مقاومتی بیمثال.
تبریک به ملت ایران
مریم جعفری
شنبه | ۷ تیر ۱۴۰۴ | #تهران مراسم تشییع شهدای اقتدار