چهار شنبه, 11 تیر,1404

یادداشت‌های آخر سال

تاریخ ارسال : جمعه, 01 فروردین,1404 نویسنده : طیبه فرید
یادداشت‌های آخر سال

تلخ و شیرین‌های این یک سال گذشته چنان به هم پیچیده بود و البته تلخ‌‌هاش بیشتر و سرعت زمان آنقدر زیاد بود که وقتی به پشت سرم نگاه می‌کنم. باورم نمی‌شود که همه این تعلیق‌ها و کشمکش‌ها ظرف همین سیصد و شصت و چند روز اتفاق افتاده. چند روز پیش با انسان هنر فهمِ درد آشنایی فرصت گفت‌وگویی دست داد. ناپرهیزی کردم و از حس و حالم برایش گفتم. گفت: «خانم فرید برو با امام رضا ببند. احتمالا از این به بعد حوادث بزرگی پیش‌رو داریم.»

حوادث بزرگ! حادثه‌ای که سال ۱۴۰۳ در مقابلش خیلی بزرگ نیست. مقدمهٔ جمع‌و‌جوریست. مقدمه‌ای که خیلی از دغدغه‌ها و علاقه‌مندی‌هایم در مقابلش رنگ باخت. از شهادت رئیس‌جمهوری که سر جای خودش ایستاده بود و داشت کارش را می‌کرد و خیلی زود آثار جای خالی‌اش در زندگی ملت و منطقه پیدا شد، تا شهادت میهمان و مرگ قهرمانانه اسطوره و از دست دادن پیامبری که بخشی از حیات معنوی زمان ما بود و بعد هم دیدار جانبازهای پیجری لبنان و همسران شهدا که در مسیر رسیدن به تجربه‌های جدیدم مثل کاتالیزور عمل کرد. گران‌قیمت‌ترین‌ عبرت‌های امسال من در تنش این حادثه‌های سریع همین دو جمله کوتاهست «اول اینکه زمان کم است، چیزی که تکلیفت نیست را زندگی نکن و دوم به محل اسکان موقت و مافیهاش دل نبند!»

خدا را به خاطر هنرمندی در چینش تقدیراتی که ختمِ به این تجربه‌های زیسته شد شکر می‌‌کنم. شاید اگر به اختیار خودم بود تا شصت سالگی هم درک نمی‌کردم که بفرموده آقا جانمان امیرالمومنین (علیه‌السلام) الزَّمانُ يُريكَ العِبَرَ. روزگار عبرت‌ها را به تو نشان می‌دهد.


طیبه فرید

ble.ir/tayebefarid

دوشنبه | ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ | #فارس #شیراز


برچسب ها :