همیشه از یخچال بزرگ خریدن خجالت میکشیدم. انگاری مثل هر متنی که فرا متنی دارد اشیاء هم فرا اشیائی دارند. فراستی درونم میگفت «مگر شکم محور زندگی آدمست که این همه جا بخواهد.» با خودم فکر میکردم طراحی یخچال بزرگ محصول فکر بیات است برای آدمهائیست که برای خودشان وقت ندارند. آدم که گوشت دو ماهش را انبار نمیکند! نانش را فریز نمیکند. حکایت یخچال بزرگ خانه عیالوارها فرق میکند اینهایی که هفتگی عروس و داماد و نوهها چند بار خراب میشوند سرشان!
دیروز شنیدم سازمان حج و زیارت توی اختتامیه حج تمتع امسال جایزه «لَبَّیتم» سعودیها را برده! به خاطر خدمترسانی خوب در غذا و بهداشت حاجیها....
حس و حالم بعد از شنیدن خبر مثل حس و حالم به یخچال دو در و ابر هیکل بود. جدا چه افتخاری داشت؟ نه اینکه خدمترسانی با آن هزینههای گزاف حج تمتع کار بدی باشد نه!!! اما فرا جایزه سعودیها خیلی پَرت بود! به آدم بر میخورد وسط قحطی پاره تنِ جهانِ اسلام. فکر میکردم از «برائت از مشرکین» امسالمان آبی برای مردم غزه گرم شود. حداقل به اندازه کشتی کوچک مادلین که با دوازده سرنشینش راه افتاد سمت غزه و نرسید!
راستش از سازمان حج کم توقعیام شد!
این بود معنی حج ابراهیمی؟! کجاست بت شکنی؟!کو رجم شیطان؟
اصلا کسی حواسش به جای خالی اسماعیل و یحیی و ابوحمزه در طواف بود؟!
جوان غزهای وسط قحطی و خونباران با دست خالی و یک ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» مسیحی را مسلمان میکند و ما در حج برنده یخچال دو درِ بزرگ میشویم.
حسبنا الله و نعم الوکیل...
طیبه فرید
ble.ir/tayebefarid
سهشنبه | ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ | #فارس #شیراز