
حاجاحمد بیاعتنا نبود
یادمه وقتی حاجی کادر گردان موسی بن جعفر (علیهالسلام) را تشکيل داد، چند روزی بچهها را برد مشهد برای زیارت.
مشاهده »
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد
چند دقیقه بعد به جایی اشاره کرد و گفت: "کمترین خسارت مربوط به مزار شهدای گمنام"دو دوتا چهارتای ذهنی کردم و فهمیدم...
مشاهده »
یادبود
از دیدن درخت سفید زیبا که با برگهایی به سبزی دل مردم با صفای بندر ساخته بودند. برگها مزین شده بود به درد و دل بچههای پاک و معصوم. هر چه از دل میجوشید، قلم مینوشت و برگ میشد به درخت زندگی.
مشاهده »
جانِ ایران
بندرعباس غوغاست... خون به قلب دریاست غرق ماتم دلهاست... حزن و اندوه پیداست مردم سینه زدند همراه این نوای غم انگیز، حتی بچهها هم...
مشاهده »
روایت یک پرستار
«ساعت از ۱۲ ظهر گذشته بود و من بیمارستان امام رضا (ع) سر یه عمل جراحی بودم. یهو موج پیامک و عکس و فیلم از دوست و آشنا و فامیل شروع شد که میگفتن: «چه صدای وحشتناکی...
مشاهده »
دخیل
باز مداح دلها را بیتاب کرده بود برای دخیل به پنجره فولاد. او دم گرفته بود: "ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم..."
مشاهده »