شنبه, 20 اردیبهشت,1404
جستجوی پیشرفته
جمعه, 25 آبان,1403

چهره‌ی زنانه جنگ - ۵

برات یه وصیت‌نامه هم نوشتم، توش پُرِ حرف‌های زیباست. به ابراهیم هم زنگ بزن، بگو بابات گفته از آلمان برگرد، وقتِ جنگه، الان نیاد، کی می‌خواد بیاد؟!

مشاهده »
جمعه, 25 آبان,1403

برایت نامی سراغ ندارم - ۱۲

حتی مسیحی‌ها هم پایشان برای مقاومت و خصوصا سید سُر خورد. خیلی از زن‌ها حجاب سرشان گذاشتند مثل حجاب زن‌های مقاومت.

مشاهده »
پنجشنبه, 24 آبان,1403

بیروت، ایستاده در غبار - ۴۵

صبح، صدای چند ضربه به درِ ورودیِ پایین، بیدارمان کرد. کلاش‌هایمان را برداشتیم و آرام از پله‌ها رفتیم پایین. وسط راه‌پله، پنجره‌ای بود با چشم‌اندازی محدود از شهر متروک. خبری نبود. دوستان‌مان را صدا زدیم، جوابی نیامد.

مشاهده »
پنجشنبه, 24 آبان,1403

برایت نامی سراغ ندارم - ۱۱

- ریه دخترم عفونت دارد. نمی‌تواند درست نفس بکشد. بیا دست بزن به سینه‌اش! یقه بچه را می‌دهد پایین. راست می‌گوید آتشی که نتانیاهو روشن کرده و هی تویش می‌دمد از زیر پوست بچه دارد می‌زند بیرون.

مشاهده »
چهار شنبه, 23 آبان,1403

مهربان، به توان دو

از دو روز پیش که صندوق کمک‌های مردمی آمده بود مدرسه، زنجیره مهر بچه‌ها قطع نشده بود. سکه بود.

مشاهده »
چهار شنبه, 23 آبان,1403

هدیه بزرگانه

وسط جابه‌جا کردن وسایلی که همیشه دوست داشتی تویش سرک بکشی، یک انگشتر نگین‌دار بگیرد جلوی صورتت و بگوید: «اینو گذاشتم برای تو. خیلی دوسش دارم، اما وقتی بزرگ شدی بهت می‌دمش.»

مشاهده »