شنبه, 28 تیر,1404
جستجوی پیشرفته
چهار شنبه, 17 بهمن,1403

چی پیدا کردم؟!

فکرم به هزار چیز رفت به جز چیزی که پیدا کرده بود.‌ کتاب؟ طلا؟ حلقه ازدواجش؟ لباس عروسی‌اش؟ لباس نوزادی بچه‌هایش؟ آلبوم عکس‌های قدیمی؟ نامه‌های قدیمی؟

مشاهده »
چهار شنبه, 17 بهمن,1403

خاطرات غزّه ویران‌شده

به دلیل فلسطینی بودنمان و اینکه جوان و بدون خانواده بودیم، ما را به سالن انتظار بزرگی بردند و اجازه خروج نداشتیم. اینجا به آن «سالن اخراجی‌ها» می‌گفتند...

مشاهده »
سه شنبه, 16 بهمن,1403

حاج رضا!

آرزوها داشت برایم. چند ماهی نگذشته حاج خانم خودش به خواستگاری‌ام آمد! دل بابا روشن شد برایم جشن گرفت و خوشحال شد...

مشاهده »
دوشنبه, 15 بهمن,1403

اثر ابراهیم!

بچه‌های رضوان، یک شب صوت‌هایی را که توی واتس‌آپ برایشان فرستاده بود برایم پلی می‌کردند. مثل یک آوای مقدس، صدای ابراهیم را نگه داشته بودند و مگر چه می‌گفت؟ یکشنبه سرم شلوغ است، برای تتو دوشنبه ساعت فلان بیا!

مشاهده »
دوشنبه, 15 بهمن,1403

شبکه چندقلوها

اولین بار در چهارماهگی بچه‌ها فهمیدم ما یک شبکه‌ایم. شبکه‌ای از مادران و پدران دوقلو و چندقلو. آن شب با کالسکه دوقلویی توی پیاده‌رو می‌رفتیم تا

مشاهده »
یکشنبه, 14 بهمن,1403

اسپرسو با اسم رمز یوریکا

آقا سید روح‌الله گفته بود «...مبادا خدای نخواسته این شیر گاو نباشد و مبتلا بشود به شیرِ گاو ایران!»

مشاهده »