سه شنبه, 10 تیر,1404
جستجوی پیشرفته
چهار شنبه, 09 آبان,1403

مثل یک دوست

مامان گفت رفتیم سپاه آباده استقبال تابوت محسن. گفت عمه فاطمه خیلی بی‌قراری می‌کرد، خودم آرامش کردم. گفتم: بچم شهید شده. مبارکمون باشه. شهادت که بی‌تابی نداره. دشمن شادمون نکن. من نبودم. ندیدم. من خیلی به استقبال کسی نرفته‌ام. چه برسد شهید. ......

مشاهده »
چهار شنبه, 09 آبان,1403

برایت نامی سراغ ندارم -۶ (غُفران)

موهای خرمائیش را گوجه‌ای بسته بالای سرش و زیپ کاپشن مشکیش را تا زیر چانه‌اش بالا کشیده. دود سیگار مردها کل لابی را برداشته. همه زن‌های لبنانی شبیه هم نمی‌پوشند. به حس و حال و تیپ‌ و‌ قیافه‌اش می‌خورد از این‌ها باشد که فکر می‌کند عامل این آوارگی و دربه‌دری حزب الله ست...

مشاهده »
چهار شنبه, 09 آبان,1403

بیروت، ایستاده در غبار - ۲۰ (دوباره آمدیم بعلبک...)

با صدای: علی فتحعلی‌خانی محسن حسن‌زاده | راوی اعزامی راوینا

مشاهده »
چهار شنبه, 09 آبان,1403

امتحان خوب

انتهای مصلی، روبروی تریبون نمازجمعه جمله‌ای از رهبر انقلاب، روی بنر نظرم را جلب کرد «در دوران امتحان‌های دشوار و بزرگ، شهر شیروان از جمله مناطقی است که امتحان خوبی داده است و نام نیکی از خود به یادگار گذاشته است ۹۱/۷/۲۴» ......

مشاهده »
چهار شنبه, 09 آبان,1403

بیروت، ایستاده در غبار - ۲۹ (من جاسوس اسرائیل بودم)

پیش‌نوشت: این روزها، مصطفی حمود، کسی که از طرف حزب‌الله مامورِ نفوذ توی تشکیلات موساد شده بود، دارد زندگی‌ش را برایمان تعریف می‌کند. قبلا نیمه‌ی اول ماجراش را نوشته‌ام و این‌ها که می‌خوانید، مابقیِ زندگی مصطفاست. دوستم، آرام داشت با تلفن حرف می‌زد که سربازهای اسرائیلی سر رسیدند. هول هولکی گوشی را گذاشت کنار تشکش. سربازها ریختند توی سلول، همه‌مان را بلند کردند و خب، گوشی پیدا شد......

مشاهده »
سه شنبه, 08 آبان,1403

حلقه ازدواج

پای میز اهدای کمک به جبهه مقاومت مردم زیادی از زن و مرد و کوچک و بزرگ جمع شده بودند و همه در تلاش بودند که جزو اولین‌های صفه کمک به جبهه مقاومت باشند. باورم نمی‌شد از این همه از خودگذشتگی ...

مشاهده »