چهار شنبه, 11 تیر,1404
جستجوی پیشرفته
دوشنبه, 30 مهر,1403

آدم‌های عادی

حرفه‌اش تصویربرداری و کارگردانی بود. سرش را تراشیده بود و ريشش را بلند کرده بود. برای رفتن سر قرار سوار موتور بزرگ چند سیلندر قرمزش شدم؛ به‌سختی. علاء میگفت ۱۵ هزار دلار قیمت دارد. رسیدیم به مقصد.......

مشاهده »
دوشنبه, 30 مهر,1403

جهاد دیروز، جهاد امروز

می‌گفت شنیده بودم برای کمک به لبنان در حال جمع‌آوری پول و پتو هستند، مالی کمک کرده بودم اما دلم آرام نگرفت. با خانم‌های محل تصمیم گرفتم زمستان که نزدیک است لباس آماده کنیم، من بافتنی ساده بلد بودم در حد کلاه. ......

مشاهده »
دوشنبه, 30 مهر,1403

خدایا! حاضر

روزهای اول می‌خواندم مَجمع. می‌گفتم لغت عربی است دیگر و با همان فتحه میم و سکون جیم خوانده می‌شود ولی دیدم لبنانی‌ها می‌گویند مُجَمّع. یعنی با ضمه میم و فتحه جیم. حاج تقی می‌گفت: این جمع شدن ما دور هم در مُجمّع شبیه معجزه است. . .....

مشاهده »
یکشنبه, 29 مهر,1403

نمی‌توانم تنهایی خوشبخت باشم

واقعیت این است که دلم سفر می‌خواهد، دلم غذای خوشمزه می‌خواهد، دلم می‌خواهد از مسخره‌بازی بچه‌ام خیلی بخندم، درباره چیزهای مختلف بنویسم، دلم کارهای الکی و خوشی‌های کوچک می‌خواهد... ولی وسط همه این‌ها صدای ضجه‌ای می‌آید و به قول آن قهرمان کتاب طاعون «نمی‌توانم تنهایی خوشبخت باشم.».....

مشاهده »
یکشنبه, 29 مهر,1403

خدا قوت به مردم صبور جبالیا

دوستان! وقتی از خانواده‌ام به عنوان یک نمونه‌ای از جامعه‌ی غزه‌ای صحبت می‌کنم، فقط دوست دارم حقایق را لمس کنید. سعی نمی‌کنم دلتان را بسوزانم. امروز ما؛ همه‌ی ما در یک جبهه هستیم و شانه به شانه داریم جلوی اسرائیل، نه، بلکه جلوی کل استعمار غربی می‌ایستیم. .....

مشاهده »
یکشنبه, 29 مهر,1403

تربیت شونده، تربیت کننده می‌شود

لگوهایش را روی زمین می‌ریزد و دوباره به اتاقش برمی‌گردد. چادر را روی شانه می‌اندازم و استکان چای را نزدیک دهان می‌برم؛ هرمش لبم را می‌سوزاند. محمدصادق با یک کاسه و چند قلم اسباب‌بازی دیگر از اتاق بیرون می‌آید و روبه‌روی من، کنار لگوها می‌نشیند. ....

مشاهده »